عطف به ورقه دین و اخلاق، ویلیام جیمز در اوایل كتاب خود
- ترجمه آقای قاینی- می گوید:
كلمات مارك اورل كه تلخی ریشه دار غم و اندوه را نشان
می دهند، ناله های آن مانند ناله خوكی است كه زیر تیغ سر
می دهد. وضع روحی نیچه و شوپنهاور عبوسیها و كج خلقی ها
در آنها دیده می شود كه آمیخته با دندان غروچه های تلخی
می باشند. ناله های مرارت آمیز این دو نویسنده آلمانی آدمی را
جلد چهارم . ج4، ص: 168
به یاد جیرجیرهای موشی می اندازد كه مشغول جان دادن
است. در كلمات این دو نویسنده آن معنا و مفهوم تصفیه ای كه
مذهب به سختیها و مشقتهای زندگی می دهد دیده نمی شود.
همچنین است ناله های خیام و ابوالعلاء. در سخنان خیام یكی
حیرت و تردید و نرسیدن به عمق فلسفه الهی دیده می شود و دیگری
نارضایتی از چرخ گردون و خرد شدن در زیر چرخ. بعضی
كوته نظران این را ناشی از حساسیت ضمیر می دانند و نمی دانند كه اگر
ضمیر او حساستر می شد، او هم مرد عشق و جذبه بود نظیر مولوی و
حافظ و نظیر صدرا بلكه بوعلی سینا. رجوع شود به اشعار خیام در
نارضایتی و بدبینی و در شك و تردید، و همچنین انتخاب شود
قسمتی از كلمات فلاسفه خوشبین.
ابوالعلاء معرّی هم از فلاسفه بدبین اسلامی شمرده شده. اشعاری
از الحاد از وی نقل شده، باید رجوع شود.
ما می بینیم صدرا در سفر هفتم كه پیاده به حج می رفت، در بصره
وفات كرد و درست مصداق این شعر است:
هوای كعبه چنان می كشاندم به نشاط
كه خارهای مغیلان حریر بنماید
و مصداق
«و اذن فی الناس بالحج یأتوك رجالاً و علی كل ضامر یأتین من
كل فج عمیق» و مصداق
«عجلت الیك رب لترضی» است.
صدرا در خوشبینی در مبحث خیر و شر معتقد است كه: و ان
لاهل الخیر غلبة عظیمة.