در فصل ششم كتاب، ویلیام جیمز در روان شناسی مذهب
می گوید:
اگر نگوییم كه مذهب در میدان عمل وسیع خود تنها به این
اكتفا نمی كند كه مانند عشق بر حقایقی كه با آنها آشنا شده ایم
روشناییهای نو افكند، حق مطلب را ادا نكرده ایم. ابتدا مذهب،
روشناییهایی می افكند ولی بعداً حقایق نوی را بر ما آشكار
می سازد. دنیایی كه یك فكر مذهبی به ما عرضه می كند نه تنها
همان دنیای مادی است كه قیافه آن عوض شده باشد، بلكه در
ساختمان آن عالم چیزهای بیشتری است از آنچه یك نفر
مادی می تواند داشته باشد.
پس فرق بین عشق و مذهب در اینجا آشكار می شود. مذهب
مانند عشق بر حقایق آشناشده روشنایی می افكند ومانند عشق
حرارت بخش و نشاطبخش و روشنی بخش است ولی در عین حال
حقایق نوی را آشكار می سازد؛ از این جهت مانند علم است. پس
مذهب، هم خاصیت عشق را دارد كه گرمی و حرارت و نشاط و
روشنی می بخشد و هم خاصیت علم را دارد كه حقایقی نو آشكار
می سازد.