دركتاب ویلیام جیمز از زبان یكی از منكرین دین نقل می كند و
می گوید:
زندگی مذهبی به دور محور «علاقه شدید انسان به سرنوشت
خود» می گردد، پس به طور خلاصه زندگی مذهبی یك فصل
جلد چهارم . ج4، ص: 178
مهم تاریخچه خودخواهی بشر است. خداوندانی كه مورد
پرستش بشر، چه بشر وحشی و چه انسانهای متمدن امروزی،
واقع شده اند آنهایی هستند كه به زندگی و بهبود كار مردم علاقه
نشان داده اند
[1]. بنابراین شخصیت هركس پایه اصلی مذهب او می باشد.
این عقیده درباره دین شبیه آن عقیده است در مورد وجدان
اخلاقی كه آن را مولود علاقه انسان به سرنوشت شخصی خودش
می داند و اساساً یك فكر مادی است كه می خواهد محور تمام
فعالیتهای بشری را منافع مادی معرفی كند، و نظیر جوابی كه در مورد
وجدان اخلاقی هست در مورد حس دینی نیز هست.
[1] . یعنی كَهَنه و روحانیون، آنها را كارگشای زندگی مردم و رافع مشكلات زندگی معرفی كرده اند.