در
کتابخانه
بازدید : 597286تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
فهرست مطالب
مقدمه
Expand حرف د حرف د
Collapse حرف ذ حرف ذ
Expand حرف رحرف ر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آیه كریمه: و من اعرض عن ذكری فان له معیشة ضنكاً و نحشره یوم القیمة اعمی . رجوع شود به سخنرانی تحت عنوان «شرح صدر» در بیان این آیه كه مثل این است حذف و تقدیری باشد، از نوع ایجاز مطلوب است. كأنه می فرماید ولی بالاخره باید هدف عالی و غایت مطلوبی داشته باشد. خلأ در دل هرگز رخ نمی دهد، همینكه یاد خدا رفت حرص و آز و هوا و هوس آن را پر می كند و همینكه حرص و آز آمد اثر آنها این است كه از داخل فشار می آورند و زندگی را تنگ و غیرقابل تحمل می كنند.

جاذبه غیبی برای دلها :

الا بذكر اللّه تطمئن القلوب. در ورقه های توحید و ورقه های عشق گفته ایم كه همان طوری كه میان اجسام تجاذب هست میان ارواح و امور مجرده نیز هست، یك نوع جاذبه معنوی قلب را به طرف خود می كشد. همان طوری كه جسم مانند آب و خاك و غیره تا به مركز خود نرسد آرام نمی گیرد، روح نیز تا به اصل و مركز خود نرسد و اتصال پیدا نكند آرام نمی گیرد [1]، به آن مركز كه رسید آرام می گیرد: الا بذكراللّه تطمئن القلوب. فرقی كه هست، حركت جسم طبیعی غیر ارادی است اما حركت روح انسان ارادی است و به شكل تحصیل هدف است. هدف انسان در واقع كمال مطلق است، ولی آن را در مظهر كمالهای محدود جستجو می كند و چون می رسد، زود از آن سیر و بیزار می شود. در اینجا چند مطلب است:

الف. دل تا به مركز خود یعنی حق نرسد آرام نمی گیرد.

ب. فلسفه اینكه انسان هر چیزی را تا ندارد می خواهد، وقتی كه دارا شد از آن بیزار می شود چیست؟ آیا انسان واقعاً طالب معدوم
جلد چهارم . ج4، ص: 260
است، طالب تغییر و تجدد و تحول است؟ یا رمز دیگری در كار است [2].

ج. كششی كه میان مركز مطلوبها و روح انسان هست ارادی است نه طبیعی، یعنی به صورت جلب و جذب امور دیگر است كه متعلق تمایلی از تمایلات انسان است نه به صورت جذب و جلب مغناطیس مثلاً یا جاذبه عمومی اجسام.


[1] . در ورقه عشق و تجاذب طرفینی گفتیم كه تجاذب روحی نیز مانند تجاذب جسمی طرفینی است- رجوع شود.
[2] . رجوع شود به جزوه تدریسی نمط 8 اشارات.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است