دعای كمیل:
اسئلك بحقك و قدسك و اعظم صفاتك واسمائك ان تجعل
اوقاتی فی اللیل و النهار بذكرك معمورة و بخدمتك موصولة و
اعمالی عندك مقبولة حتی تكون اعمالی و اورادی كلها ورداً
واحداً و حالی فی خدمتك سرمداً. . . و اجعل لسانی بذكرك لهجاً
و قلبی بحبك متیّماً.
جلد چهارم . ج4، ص: 261
آیه كریمه قرآن:
رجال لاتلهیهم تجارة ولا بیع عن ذكراللّه.
آیه كریمه قرآن:
یا ایهاالذین امنوا اذكروا اللّه ذكراً كثیراً. و سبحوه
بكرة و اصیلاً.
آیه كریمه قرآن:
اقم الصلوة لذكری.
آیه كریمه قرآن:
اذكرونی اذكركم.
آیه كریمه قرآن:
الذین اذا ذكر اللّه وجلت قلوبهم. . .
آیه كریمه قرآن:
الا بذكراللّه تطمئن القلوب.
آیه كریمه قرآن:
ومن اعرض عن ذكری فان له معیشة ضنكاً.
مناجات خمس عشره، مناجات 13، مناجاة الذاكرین:
الهی لولا الواجب من قبول امرك لنزهتك من ذكری ایاك،
علی ان ذكری لك بقدری لابقدرك و ما عسی ان یبلغ مقداری
حتی اجعل محلاً لتقدیسك. و من اعظم النعم علینا جریان
ذكرك علی السنتنا و اذنك لنا بدعائك و تنزیهك و
تسبیحك. الهی فالهمنا ذكرك فی الخلاء والملاء و اللیل والنهار و
الاعلان و الاسرار و فی السراء و الضراء و انسنا بالذكر الخفی و
استعملنا بالعمل الزكی و السعی المرضی و جازنا بالمیزان الوفی.
الهی بك هامت القلوب الوالهة و علی معرفتك جمعت العقول
المتباینة فلا تطمئن القلوب الّا بذكراك و لاتسكن النفوس الّا
عند رؤیاك. انت المسبح فی كل مكان والمعبود فی كل زمان و
الموجود فی كل اوان و المدعو بكل لسان و المعظم فی كل جنان، و
استغفرك من كل لذة بغیر ذكرك و من كل راحة بغیر انسك و
من كل سرور بغیر قربك و من كل شغل بغیر طاعتك. الهی!
انت قلت و قولك الحق: یا ایها الذین امنوا اذكروا اللّه ذكراً
كثیراً و سبحوه بكرة و اصیلاً، و قلت و قولك الحق: فاذكرونی
اذكركم، فامرتنا بذكرك و وعدتنا علیه ان تذكرنا تشریفاً لنا و
تفخیماً و اعظاماً وها نحن ذاكروك كما امرتنا فانجزلنا ما
وعدتنا یا ذاكر الذاكرین و یا ارحم الراحمین.
جلد چهارم . ج4، ص: 262
فی الحدیث:
انا جلیس من ذكرنی.
نهج البلاغه، خطبه 225:
اللهم انك انس الانسین لاولیائك. . . ان اوحشتهم الغربة
انسهم ذكرك و ان صبّت علیهم المصائب لجأوا الی استجارة
بك. . .
سوره زخرف، آیه 36:
و من یعش عن ذكر الرحمن نقیض له شیطاناً
فهو له قرین.
سوره اعراف آیه 201:
ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان
تذكروا فاذا هم مبصرون. و قیضنا لهم قرناء فزینوا لهم. . . (سوره فصلت آیه 25)
یا ایها الذین امنوا اتقوا اللّه ولتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا
اللّه ان اللّه خبیر بما تعملون. و لاتكونوا كالذین نسوا اللّه فانسیهم
انفسهم اولئك هم الفاسقون.
دعای كمیل:
اللهم انی اتقرب الیك بذكرك و استشفع بك الی نفسك و
اسئلك بجودك ان تدنینی من قربك و ان توزعنی شكرك و ان
تلهمنی ذكرك.
نهج البلاغه، خطبه 220:
ان اللّه سبحانه و تعالی جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد
الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة و ما برح للّه
- عزت الاؤه- . . . عباد ناجاهم فی فكرهم و كلمهم فی ذات
جلد چهارم . ج4، ص: 263
عقولهم فاستصبحوا بنور یقظة فی الاسماع و الابصار و الافئدة.
شهید در
اسرار الصلوة می گوید:
الصلوة باب الذكر و الذكر باب الكشف و الكشف باب الفوز
الاكبر.
بوعلی در
اشارات می گوید:
العبادة عند العارف ریاضةما لهممه و قواه المتخیلة و المتوهمة
لیجرها بالتعوید عن جناب الغرور الی جناب القدس فتصیر
مسالمة للسر الباطن.
سوره كهف، آیه 101 و 103:
الذین كانت اعینهم فی غطاء عن
ذكری و كانوا لایستطیعون سمعاً. قل هل ننبئكم بالاخسرین اعمالاً.
سوره ق، آیه 22 و 27 درباره قرین:
لقد كنت فی غفلة من هذا
فكشفنا عنك غطائك فبصرك الیوم حدید. . . قال قرینه ربنا ما اطغیته
ولكن كان فی ضلال بعید.
از مجموع آیات درباره ذكر حق چند مطلب فهمیده می شود:
الف. ذكر حق مایه حیات، بصیرت و روشنی و رفع حجاب و
غطاء است و غفلت از حق موجب عشوه، غطاء، كوری، ظلمت است.
ب. ذكر حق مساوی است با خودیابی واقعی و خودآشنایی و
بازیافتن شخصیت واقعی خود، و فراموشی و بیگانگی با خدا و گم
كردن خدا مساوی است با بیگانگی باخود، گم كردن خود، فراموشی
خود.
ج. غفلت از خدا كه ملازم است با كوری وظلمت و بیگانگی با
خود، مستلزم این است كه قرین یا قرنایی از جنس شیاطین همراه
انسان بشوند و انسان را مرتب در گمراهی بكشانند، در حالی كه خود
خیال می كند مهتدی است، كه فرمود:
جلد چهارم . ج4، ص: 264
ومن یعش عن ذكر الرحمن نقیض له شیطاناً فهو له قرین. و انهم
لیصدونهم عن السبیل و یحسبون انهم مهتدون. حتی اذا جائنا
قال یا لیت بینی و بینك بعد المشرقین فبئس القرین. (زخرف،
36- \38)
ایضاً:
الذین كانت اعینهم فی غطاء عن ذكری و كانوا لایستطیعون
سمعاً. افحسب الذین كفروا ان یتخذوا عبادی من دونی اولیاء
انا اعتدنا جهنم للكافرین نزلاً. قل هل ننبئكم بالاخسرین
اعمالاً. الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا و هم یحسبون انهم
یحسنون صنعاً.
ایضاً:
و قیضنا لهم قرناء فزینوا لهم مابین ایدیهم و ما خلفهم. (حم
سجده، 25)
این مطلب كه بیگانگی با خدا ملازم است با بیگانگی با خود، از
اصول مهم عرفان اسلامی است. در ورقه های یادداشت روح واقعی و
روح خیالی این مطلب تا اندازه ای توضیح داده شده است و همچنین
در مقالات «سیری در نهج البلاغه» ، مقالات 29- \32 راجع به دنیای
مذموم.