چرا روحانیین علاقه مندند كه وجوهی كه می گیرند معلوم نباشد و
دیگراینكه وجوهات از دست مردم گرفتن برای آنها لذت بیشتری دارد؟
در تشكیلات روحانی ما دو چیز عادت و نیرو شده و بسیار
مشكل است كه كسی بتواند با آنها مبارزه كند. یكی اینكه روحانیین
عادت كرده اند كه نانی كه می خورند مخفی و غیرعلنی باشد، معلوم
نباشد از كجا و از چه راهی می رسد، تا بتوانند همیشه اظهار فقر كنند
و استرحام نمایند، و دیگر اینكه به مردم بگویند یك بركت و یك
عنایتی مخصوص در زندگی ما هست كه زندگی ما اداره می شود. اگر
مردم بدانند كه فلان شخص مثلاً ماهی سه هزارتومان پول دریافت
می دارد و خرج می كند، مثل این است كه از مقام روحانیت آن شخص
كاسته می شود و این بدان جهت است كه ما می خواهیم روحانیت را
روی پایه وهم مردم نگاه داریم نه روی پایه عقل آنها، می خواهیم
مردم در تاریكی به ما و به دین بگرایند نه در روشنایی. دیگر اینكه
روحانیین از وجوهات خوردن یعنی از اینكه مستقیماً از دست مرید
وجوهات بگیرند، لذت بیشتری احساس می كنند. اگر مثلاً سه
هزارتومان به صورت حقوق از مرجع تقلید بگیرند و یا از صندوق
بیت المال بگیرند و یا از یك مستغل شخصی دریافت دارند، به اندازه
سیصدتومان كه از دست مرید بگیرند لذت به آنها نمی دهد. ممكن
است در سرّ این مطلب گفته شود كه چون از دست مرید می گیرند
مستقل ترند تا از صندوق بیت المال و یا از مرجع تقلید بگیرند. ولی
این فكر درست نیست، زیرا در مقایسه بین از صندوق گرفتن و از
دست مرید گرفتن می توان این حرف را زد ولی اگر واقعاً روح
جلد چهارم . ج4، ص: 560
استقلال و مناعت نفس باشد باید بیش از هر چیزی علاقه داشته
باشند كه از مال شخصی و ملك شخصی خود استفاده كنند، در
صورتی كه عملاً دیده می شود كه این طور نیست، پول مرید را بر پول
شخصی ترجیح می دهند. به نظر من سرّ اصلی مطلب این است كه یك
روح شكارچی گری در روحانیین پیدا شده و در جلب مرید یك
رقابت و مسابقه ای هست. شخصیت روحانی امروز وابستگی دارد به
این مطلب. پس تنها پول نیست، پول است به علاوه اظهار ارادت و
علاقه، و به عبارت دیگر پول است به علاوه كارگر افتادن نقشه ها و
دامها و به هدف خوردن تیرها. لذت نجاح و موفقیت در صیادی
است، همان طوری كه یك صیاد از گوشتی كه خودش صید كرده
واقعاً لذت بیشتری می برد و اگر همان گوشت را از قصاب می گرفت
آن اندازه برایش لذت نداشت، كما اینكه گربه از موشی كه خودش
صید كرده لذت فراوان تری می برد. پس پولی كه مرید از آن جهت كه
مرید است می دهد، لذت گوشت شكار می دهد و این است رمز بزرگ
اینكه روحانیین مایل نیستند پولهای وجوه تحت نظم و قاعده درآید.
البته این جهت علاوه بر آن جهت است كه افرادی هستند كه سوء
استفاده می كنند و نظم و حساب جلو سوء استفاده آنها را می گیرد.