خلق و خوی ها به طور كلی متفاوت است. بعضی خلق و
خویشان منفعتی است، اصحاب المنفعه هستند. بعضی خلق و خوی
عقده ای دارند، مجموعاً كارهاشان نشان می دهد دچار نوعی
عقده های روحی هستند، كمبود و كسریهایی در شخصیتشان هست
كه همیشه از ظواهرشان، از زبانشان، از حركات و سكناتشان ظهور و
بروز می كند و گاهی بروز این حالات فوق العاده مخفیانه و در زیر
ماسكهاست كه یك نفر روانكاو می تواند بفهمد یا مثلاً در عالم رؤیا
ظهور و بروز می كند. بعضی اخلاقشان اخلاق عاطفی است، تحت
تأثیر شدید عواطف هستند، قطع و وصلهاشان، تصمیمهاشان،
جبهه گیریهاشان و موضعگیریهاشان را عواطف جوشان آنها تشكیل
جلد نهم . ج9، ص: 45
می دهد، به اصطلاح آدمهای احساساتی هستند. بعضی اخلاقشان
اخلاق عقلی است، یعنی صرفاً مبتنی است بر حسابگریهای خشك
عقل ولو فضایل عقلی. ولی نوعی خلق و خوی هست كه باید آن را
خلق و خوی الهی دانست، با هیچ یك از آن حسابها جور درنمی آید،
مبادی متعارف تشكیل دهنده ی شخصیت بشری كافی نیست برای
چنین روش و رفتاری. .
این مطلب را به صورت یك مقدمه می توانیم بیان كنیم. .
مقدمه ی دوم این است كه می دانیم از پیامبران یك سلسله مآثر
ظهور می كند كه دلیل صدق دعوی آنهاست. قرآن از این مآثر به «آیه»
تعبیر می كند، همچنان كه همه ی عالم را به نام آیات وجود خدا یاد
می كند و همچنان كه قسمت قسمت مطالب قرآن نیز آیات خوانده
شده است، مثلاً:
و ما منعنا ان نرسل بالایات الاّ ان كذب بها الأولون، هذه
ناقة اللّه لكم ایة، و جئتكم بایة من ربكم، و ما كان لرسول ان یأتی بایة الاّ
باذن اللّه. .
ولی متكلمین اسلامی از آیاتی كه دلیل صداقت و حقیقت
انبیاست، با كلمه ی «معجزه» تعبیر كرده اند و تعبیر ناقصی است. .
آیات، منحصر به افعال (افعالی كه بشرِ دیگر قادر به مثل آن
نیست) نمی باشد. اخلاق هم می تواند آیه باشد، همچنان كه علوم و
معارف هم می تواند. به عبارت دیگر سبك رفتار كه همان اخلاق
است نیز می تواند آیه باشد، بلكه شخصیتش آیه باشد. به علی علیه السلام
منسوب است:
ایّ ایة للّه اكبر منی؟ كلمه ی «آیة اللّه» خصوصاً كلمه ی «آیة
اللّه العظمی» خیلی كلمه ی بزرگی است. .
كلمه ی «ربانیون» در قرآن و در كلمات بزرگان دین، مخصوصاً كلمه ی
«عالم ربانی» در سخنان علی علیه السلام یا كلمه ی «ربّیون» در قرآن
(احتمالاً) كه می فرماید: .
و كأین من نبی قاتل معه ربیون كثیر فما وهنوا لما اصابهم فی
سبیل اللّه و ما ضعفوا و ما استكانوا. جلد نهم . ج9، ص: 46
[می تواند مؤید این مطلب باشد. ] .
آیه بودن شخصیت رسول اكرم، یكی وضع اوست در دوران
كودكی، كه علی علیه السلام می فرماید: .
و لقد قرن اللّه به منذ كان فطیماً اعظم ملك من ملائكته [1].
ابوطالب می گوید: حتی در كودكی حاضر نبود در حضور بزرگان
جامه اش را عوض كند (ظاهراً، رجوع شود) یا داستانی كه خودش
در جریان بنای خانه بیان فرمود. .
او با زنی ثروتمند به نام خدیجه ازدواج می كند و علی القاعده
قاعده ی طبیعی این است كه باید دوره ی محافظه كاری اش شروع شود؛
برعكس، بعثت و انقلابش مربوط است به همین دوره. .
ایمان محكم و قاطع به پیروزی و جهانگیر بودن دعوتش كه:
ان
هو الاّ ذكر للعالمین. و لتعلمنّ نبأه بعد حین.
[1] رجوع شود به مقاله ی آقای موسوی زنجانی در كتاب
خاتم پیامبراندرباره ی احوال
دوره ی كودكی آن حضرت.