جمع شدن مردم دور كسی و تفانی و تفادی آنها در راه او گزاف
نیست، بدون علت نمی شود، باید دید چه شعار جالب و جاذبی عنوان
كرده و چه هدفی برای جامعه عرضه كرده است كه توانسته است
مردم را به حركت آورد. به حركت آوردن مردم و هماهنگ كردن آنها
از هر كاری دیگر مشكلتر و دشوارتر است، زیرا مردم صاحب شعور
و اراده اند. اراده ی مردم را برانگیختن به سوی هدفی خاص غیر از این
است كه یك گله گوسفند یا اسب را و حتی سربازان انضباطی بی اراده
را به سویی حركت دهند. باز حركت دادن هم دو قسم است: یك وقت
هست كه صرفاً مطمعی و مشتَهایی بر بشر عرضه بدارند، مجلس
رقص یا سفره ی غذا یا میدان مسابقه ای تشكیل دهند و از راه شهوت و
حس تفریح دوستی بشر استفاده كنند؛ یك وقت هست در بشر
عقیده ای به وجود می آید كه در راه آن عقیده مشكلات و مصائبی را
متحمل می شود، فداكاری و جان نثاری می كند. در صورت دوم هم
یك وقت هست كه فقط جنبه ی منفی دارد و از نارضایتی بشر استفاده
می شود، حس انتقام جویی بشر مورد استفاده قرار می گیرد یا حس
خودخواهی و جاه طلبی و تسلط بشر مورد استفاده قرار می گیرد
مانند نهضتهای كمونیستی، و گاهی فقط جنبه ی مثبت دارد. .
رجوع شود به ورقه های
راجع به اینكه علم و
تمدن فقط قادر است ابزارها را عوض كند و از عوض كردن خود
انسانها و ایجاد انقلاب واقعی در روحیه ی آنها عاجز است. تغییر دادن
انسانها یعنی تغییر طرز تفكر آنها و تغییر معیارها و مقیاسهای روحی
آنها، فقط در حوزه ی قدرت دین است.