مطابق آنچه در سخنرانیهای خلاصه شده ی فاطمیه ی 85 در جلسه ی
احباب الحسین بحث كرده ایم، تقیه 5 نوع است و هیچ یك از آنها
مربوط به جبن و عدم شهامت و شجاعت و بالأخره مربوط به پفیوزی
نیست.
جلد دوم . ج2، ص: 243
آنچه امروز در میان ما هست به نام تقیه، پفیوزی و ضعف و
ناامیدی و وارفتگی است كه یك حالت شخصی و اخلاقی است.
عجب این است كه برای این حالت كثیف، به سیرت ائمه ی هدی
استدلال می كنند.
اولاً اسلام به طوركلی- كه نمی توان احتمال نسخ داد- پفیوزی
را طرد كرده است:
الف. از بنی اسرائیل انتقاد می كند كه می گفتند:
اذهب انت و ربك
فقاتلا انا ههنا قاعدون(گر به مغزم زنی وگر دنبم- كه من از جای خود
نمی جنبم) .
ب. وسائل، ج 2:
عن النبی صلی الله علیه و آله: ان اللّه عزوجل لیبغض المؤمن الضعیف الذی لا
دین له. فقیل: و ما المؤمن الضعیف الذی لا دین له؟ قال: الذی
لاینهی عن المنكر.
ج. نهج البلاغه:
ان الامر بالمعروف و النهی عن المنكر. . . لا یقرّبان من اجل و
لاینقصان من رزق. . .
د. شیعه و سنی از حضرت رسول روایت كرده اند:
افضل الجهاد
كلمة عدل عند امام جائر.
هـ. در حدیث مفصل و معروف و عالی المضمونی كه در باب امر
به معروف و نهی از منكر هست می فرماید:
ولو اضرّت الصلوة بسایر ما یعملون باموالهم و ابدانهم
لرفضوها كما رفضوا اسمی الفرائض و اشرفها. ان الامر بالمعروف
و النهی عن المنكر فریضة عظیمة بها تقام الفرائض. . . و تأمنجلد دوم . ج2، ص: 244
المذاهب و تحل المكاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و
ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر.
و. هركس با روح اسلامی آشنا باشد می تواند بفهمد كه محال
است اسلام دستور ضعف و پفیوزی بدهد.
آنچه امروز در میان ما به نام تقیه هست پفیوزی است.
درحقیقت حدیث «
التقیة دینی و دین آبائی» مفهوم «الپفیوزیة دینی و
دین آبائی» [یافته است. ]
اگر روش ائمه این طور بود، چرا یكی از آنها به مرگ طبیعی از
دنیا نرفت؟ درست است كه قیام به سیف نكردند اما مبارزه را ادامه
دادند. اگر سازش و پفیوزگری را شعار خود قرار می دادند مورد
حمایت خلفا قرار می گرفتند و [در] تشییع جنازه شان صدها هزار نفر
را شركت می دادند.
داستان امام صادق و هارون در تعیین حدود فدك. داستان امام
كاظم و صفوان جمّال كه شترهایش را به هارون كرایه داده بود.
منصور راجع به حضرت صادق گفت: هذا الشجی المعترض فی الحلق.
جریان ولایت عهد حضرت رضا نیز عجیب معنی دار است.