در
کتابخانه
بازدید : 647543تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="Sanad">حرف «ب» </span>حرف «ب»
Expand حرف پحرف پ
Expand حرف تحرف ت
Collapse حرف جحرف ج
جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام- چاپ دوم
جامعه و تاریخ- مبارزه ی حق و باطل و غلبه ی حق
جامعه و تاریخ- جامعه ی دوقطبی
جاه و مقام از نظر اسلام
جاه طلبی
جاهلیت
جاهلیت قرن بیستم
جاهلیت و اسلام
جاهلیت
جاهلیت و اسلام
جبّاری روزگار
جبر و اختیار از نظر ماتریالیسم تاریخی
جبر تاریخ
جذب و دفع
جمال
جمال و زیبایی
سید جمال
سید جمال- دردها و كمبودهای جامعه ی اسلامی
سید جمال- راه اصلاح و استراتژی
سید جمال- آنچه برحذر می داشت
سید جمال- نوع فعالیتها
سید جمال- مزایا
جمال
جن در عقیده ی معتزله
جنگهای صلیبی
جوانان، پوچی و پوچ پنداری در جوانان
جوانی و پیری
نسل جوان
نسل جوان یا نسل جدید
جهاد از نظر اسلام
جهاد اسلامی و آزادی عقیده
جهاد اسلامی
جهاد اسلامی- ارجحیت صلح
جهاد
ماهیت جهاد اسلامی
جهاد و توسل به زور از نظر سید جمال
جهاد- مسائل
جهاد، جنگ و صلح در اسلام
جهاد
جهاد و آزادی
جهاد نفس
جهاد در اسلام
جهاد و مبارزه با دشمن
جهاد- آیات قرآن، سیره ی رسول خدا
جهاد
جهان بینی الهی و توحیدی- وضع ثابت فكری و غیرمتزلزل
جهان بینی و خوشبینی و بدبینی نسبت به آن
جهان طبیعت و جهان ماوراء طبیعت
جهان
جهان و دنیا
فهرست مسائل جهان بینی الهی و جهان بینی مادی
فهرست مسائل جهان بینی الهی و جهان بینی مادی
فهرست مسائل جهان بینی الهی و جهان بینی مادی
فهرست مسائل جهان بینی الهی و جهان بینی مادی
فهرست مسائل جهان بینی الهی و جهان بینی مادی
جهان بینی، علمی است یا فلسفی؟
جهان بینی علمی و جهان بینی فلسفی
جهان بینی مذهبی و جهان بینی غیرمذهبی
یادداشت جهان بینی اسلامی
توحید، مكتب، جهان بینی
جهان بینی خوب، مشخصات
جهان بینی اسلامی
اركان جهان بینی الهی و جهان بینی مادی
جهان بینی- مدارك
جهان بینی اسلامی
مواد جهان بینی اسلامی
جهان بینی اسلامی، مدارك
جهان بینی
جهان بینی مذهبی
جهان بینی- تعریف، كلمه ی مرام و كلمه ی مسلك
جهان بینی اسلامی- جامعه
جهان بینی- از نظر اجتماع
جهان و انسان از دیده ی علی علیه السلام
یادداشت جهان و انسان از دیده ی علی علیه السلام
جهان از دیده ی علی علیه السلام
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. در اخلاق اسلامی از جمله اموری كه مذموم است جاه طلبی است. آیه ای كه از قرآن معمولاً استدلال می شود این آیه است:

تلك الدار الاخرة نجعلها للذین لایریدون علواً فی الارض و لا فساداً و العاقبة للمتقین. احادیثی در كافی، جلد 2، صفحه ی 297، باب «طلب الرئاسة» و در وسائل، جلد 2، صفحه ی 468 آمده. در صفحه ی 466 هم حدیثی در ضمن حب چند چیز دیگر آمده است.

حب جاه را به چند چیز می توان تفسیر كرد: یكی علاقه به شهرت و اشتهار، دیگر علاقه به احترام و محبوبیت، سوم علاقه به مقام و پست اجتماعی كه در گذشته به عنوان ولایت گفته می شده، چهارم علاقه به تفوق و تسلط و زیر نفوذ قرار دادن و استخدام دیگران.

آیات و اخبار ممكن است ناظر به یكی یا چند تا از امور نامبرده باشد و ممكن است بعضی اخبار یا همه ناظر به امری دیگر باشد. مثلاً ممكن است مقصود از ریاست و طلب ریاست در اخبار، خصوص انتصاب از طرف حكام جور آن زمان باشد كه ملازم بوده با شر و فساد، و در حدیثی وارد شده كه اگر در خیر، دُم بوده باشی بهتر است از اینكه در شر، سر بوده باشی. و ممكن است ناظر بوده باشد به ریاست دینی و فتوایی و استقلال در اظهارنظر در احكام و مسائل دینی بدون توجه به ائمه ی اطهار، كما اینكه از بعض اخبار این مطلب فهمیده می شود به تفصیلی كه بعداً ان شاء اللّه خواهیم گفت.

2. حب جاه به هر معنایی كه مذموم بوده باشد، یا از آن جهت است كه خود جاه فی حد ذاته مذموم است و مفسده در خود جاه است و یا از آن جهت است كه مفسده در حب و علاقه به آن است نه در خود آن، و یا آنكه مفسده در ركون و اطمینان و انحصار علاقه به آن
جلد دوم . ج2، ص: 279
است به آن معنی كه ما در حب دنیا همیشه می گوییم. و اگر مفسده در خود جاه بوده باشد، یا از آن جهت است كه بالذات مفسده دارد نسبت به همه ی افراد، یا از آن جهت است كه همه ی اشخاص استعداد و لیاقت و اهلیت ندارند و به اصطلاح لغزشگاه است و اشخاص تمرین نكرده همینكه به قله ی جاه رسیدند سرگیجه می گیرند و سقوط می كنند، یعنی طغیان می كنند و فساد برمی انگیزند.

از آثار دینی به دست می آید كه شهرت بالذات نقیصه نیست، نقمت نیست، نعمت است به دلیل اینكه راجع به رسول اكرم می فرماید: و رفعنا لك ذكرك. شاید جمله ی دعای ابوحمزه ی ثمالی كه می فرماید: «ربّیتنی صغیراً و نوّهت [1]باسمی كبیراً» نیز همان شهرت باشد. و همچنین احترام و محبوبیت هم عیب و نقیصه نیست، به دلیل اینكه در قرآن این جهت هم مورد ستایش و به عنوان نعمت ذكر شده:

ان الذین امنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّاً. ایضاً: فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم. ایضاً آیه ی: وجیهاً فی الدنیا و الاخرة. و نیز خود مقام و پست و شغل عالی اجتماعی نیز نقص نیست، به دلیل: قال اجعلنی علی خزائن الارض، ایضاً به دلیل: رب اغفرلی و هب لی ملكاً لاینبغی لاحد من بعدی، ایضاً به دلیل: اتیه اللّه الملكو نظایر این تعبیر، مثل آیه ی 54 و [32] نساء و بقره [247] .

3. در تاریخ اسلام داستانها در باب ترك جاه هست كه بعضی بجا و بعضی بیجا بوده است، از قبیل داستان معروف ابراهیم ادهم و داستان غزالی.

4. در صفحه ی 15 شماره ی دوم تیرماه 1341 «اطلاعات» از منتسكیو نقل كرده است:

«اگر كسی می خواست فقط خوشبخت باشد به آسانی
جلد دوم . ج2، ص: 280
می توانست آن را به دست آورد، ولی ما همواره می خواهیم كه از دیگران خوشبخت تر باشیم و این همیشه كار دشواری است زیرا ما دیگران را خوشبخت تر از آنچه هستند می دانیم. » مبارزه ی انبیا با برتری طلبی و جاه طلبی اولاً به معنی این است كه نظر انسان از جاه و مقام ترقی خود نباشد، بلكه برتری بر دیگران باشد كه لازمه اش عقب ماندن دیگران است و اگر همه همدوش او بیایند نیتش باطل می گردد، اگر همه ی مردم بتوانند هالتر [] كیلو را بردارند دیگر قهرمانی خودنمایی نخواهد كرد. ثانیاً مبارزه ی انبیا با برتری طلبی به معنی مبارزه با میل به مغلوبیت دیگران است، نه مبارزه با میل به ترقی خود در ضمنِ ترقی همه یا مبارزه با میل اشغال مقام عالی برای انجام كارهای مهم نه به منظور خودنمایی و خودفروشی و برتری فروشی. ثالثاً فكر برتری و خوشبخت تر از دیگران بودن همان طور كه منتسكیو گفته چون انسان دیگران را همیشه از آنچه هستند خوشبخت تر فرض می كند و از ناراحتیهای هر فردی و هر طبقه ای بی اطلاع است، كار دشواری است و عامل خیالی دارد.

5. اگر از لحاظ اجتماعی بنگریم پست و مقام ضرورت دارد، یعنی از نظر كسانی كه هدفی در اجتماع دارند اشغال پستهای حساس شرط اصلی است. یك پست به اندازه ی هزار نفر كار می كند. پست از عدد مهمتر است. پست قدرت و مجرای قدرت است. ما به خیال مبارزه با جاه طلبی، خود را خلع سلاح و سلب قدرت كردیم و كار ما به جایی رسیده كه یك اقلیت فاسد گمراه بر ما مسلط شده اند. اینكه ارسطو جاه را یكی از عوامل نه گانه ی سعادت می داند، از لحاظ اجتماعی مخصوصاً بسیار درست است.
[1] ناه النبات: ارتفع. نوّه تنویهاً الشی ء: رفعه، بفلان: دعاه برفع الصوت، رفع ذكره، مدحه و عظّمه، و یقال: نوهت بالحدیث ای اشدت به و اظهرته. نوّه باسمه: دعاه ایضاً.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است