1. رجوع شود به ورقه های «درسهایی از معارف قرآن-
شناخت» ، بحثهای بسیار خوبی مفید برای این بحث شده است.
جلد دوم . ج2، ص: 355
2. ایضاً رجوع شود به ورقه های «علم، تعریف، حدود، فرق علم
و فلسفه و دین» ، در آنجا نیز بحث بسیار خوبی شده است.
3. جهان بینی از آن نظر نمی تواند علمی باشد كه:
الف. علم نقطه ی مقابل جزم است، در علم هیچ سخنی سخن
آخر نیست، هر سخنی یكی از سخنان وسط است كه گفته
می شود و نسخ می شود، مسائل علمی عبارت است از نسخ
یك نظریه ی گذشته و منسوخ شدن خودش در آینده؛ و حال
آنكه جهان بینی ای كه بخواهد پایه ی یك ایدئولوژی باشد و آن
ایدئولوژی ایمان زا باشد، با شك و تردید و سخن آخر نبودن
ناسازگار است، ایمان با تزلزل ناسازگار است. به عبارت
دیگر جهان بینی كه پایه ی ایدئولوژی قرار می گیرد باید به
صورت اصولی جاودانه درآید، و در علم هیچ چیزی جاودانه
نیست، همه ی اصول تغییرپذیر است، ولی ایمان تنها بر اصولی
جاودانه می تواند متكی باشد و بس.
ب. جهان بینی ایدئولوژیكی باید به صورت اصولی مقدس
درآید كه فرد، خود و منافع خود را فدای آن نماید.
شك پذیری و تغییر [پذیری ] علم، با تقدس یافتن اصول آن
ناسازگار است.
ج. علم قادر به ارائه ی ماهیت و ذات هستی نیست، بلكه
عوارض و پدیده ها و ظواهر را ارائه می دهد. جهان بینی آنگاه
جهان بینی است كه واقعاً جهان شناختی باشد و ذات هستی
شناخته شود.
د. علم نظر به اینكه محدود است، از پاسخ به پرسشهایی كه
مجموع اندام و شكل جهان را ارائه می دهد، مثلاً آغاز و پایان
هستی را، ناتوان است (رجوع شود به ورقه های «علم،
تعریف، حدود، فرق علم و فلسفه و دین» ) .
4. بیان بهتر درباره ی جهان بینی [را] كه سه نوع است (علمی،
فلسفی، مذهبی) در كتاب مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی (این اسم
جلد دوم . ج2، ص: 356
هنوز برای این كتاب قطعی نیست)
[1]ذكر كرده ایم.
5. راجع به اینكه جهان بینی علمی متغیر است، رجوع شود به
لذات فلسفه، صفحه ی 451.
[1] [
مقدمه ای بر جهان بینی اسلامیعنوان كلی شش جلد كتاب به نامهای
انسان و ایمان،
جهان بینی توحیدی،
وحی و نبوت،
انسان در قرآن،
جامعه و تاریخ،
زندگی جاوید یا حیات اخرویاست. ]