در
کتابخانه
بازدید : 52820تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آقای دكتر سیّد عبد اللّطیف مدّعی است كه از تواریخ و احادیث نیز می توان استفاده كرد كه رسول خدا، هم می خوانده و هم می نوشته است. به دو جریان استناد می كند:

1. می گوید:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 244
«بخاری ضمن اخبار و احادیثی كه در «كتاب العلم» ثبت كرده نقل می كند كه یك بار پیغمبر نامه ای محرمانه به دامادش علی داد و مخصوصاً به او گفت باز نكند و نام گیرنده را به خوبی به خاطر بسپارد و نامه را به او برساند. وقتی كه پیغمبر نامه ای چنان محرمانه می فرستاد كه حتّی علی داماد و شخص مورد اعتماد پیغمبر هم نمی بایست آن را بخواند و از آن مطّلع شود، آیا چه كسی جز خود پیغمبر ممكن است چنین نامه ای نوشته باشد؟ »
متأسّفانه روایتی كه در صحیح بخاری هست [1] هیچ ذكر نمی كند كه حامل نامه علی (علیه السّلام) بوده است؛ در صورتی كه مشار الیه می خواهد از اینكه پیغمبر مضمون نامه را حتّی از علی پنهان داشته است استفاده كند كه خود پیغمبر نامه را نوشته است.

در صحیح بخاری، باب العلم می گوید پیغمبر جمعی را فرستاد و به امیر آنها نامه ای داد و گفت پیش از آنكه به فلان نقطه برسی نامه را باز نكن. هیچ نمی گوید كه امیر آنها علی بود. و از مضمون روایت معلوم است كه كسی كه باید نامه را باز كند خود حامل نامه بوده است نه شخص سومی كه آقای دكتر سیّد عبد اللّطیف پنداشته است.

آنچه بخاری در اینجا آورده مربوط است به داستان «بطن نخله» در كتب سیر و تواریخ مضبوط است.

سیره ی ابن هشام [2] تحت عنوان «سریّة عبد اللّه بن جحش» و همچنین بحار الانوار [3] عین روایت را نقل می كند كه حامل نامه، عبد اللّه بن جحش بوده است. می گویند پیغمبر به او فرمود پس از دو روز قطع مسافت، آن را باز كن و به آنچه نوشته شده است عمل كن. عبد اللّه بن جحش بعد از دو روز قطع مسافت نامه را باز كرد و فرمان رسول خدا را اجرا كرد.

مغازی واقدی تصریح می كند كه نویسنده ی نامه ابیّ بن كعب بوده است نه خود پیغمبر اكرم. می گوید:

«عبد اللّه بن جحش گفت یك شب بعد از نماز عشاء، پیغمبر به من فرمود صبح زود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 245
آماده و مسلّح بیا كه مأموریّتی داری. پس از نماز صبح كه جمعیّت در مسجد با پیغمبر خواندند، من قبل از پیغمبر آماده و مسلّح در خانه اش ایستاده بودم. عدّه ی دیگری نیز مانند من آمده بودند. پیغمبر ابیّ بن كعب را احضار كرد و دستور داد نامه ای بنویسد. پیغمبر آن نامه ی سربسته را به من داد و گفت تو را امیر این جمع قرار دادم و پس از دو شب كه از فلان راه می روی نامه ی مرا بگشا و هر چه در آنجا هست عمل كن. من پس از دو روز طیّ مسافت، نامه را باز كردم و دیدم فرمان داده است به «بطن نخله» (نقطه ای است میان مكّه و طائف) برای كسب اطّلاعات لازم از كاروان قریش بروم. ضمناً توصیه كرده كه هیچ كدام از یاران خویش را مجبور به همراهی نكن؛ هر كه خواست، با تو بیاید و هر كه نخواست، برگردد. البتّه مأموریّت خطرناكی بود. به یاران خود گفتم هر كه آماده ی شهادت است با من بیاید، هر كس آماده نیست مختار است كه برگردد. همه یك كلام گفتند: نحن سامعون و مطیعون للّه و رسوله و لك. . . [4]»
پس آنچه آقای دكتر سیّد عبد اللّطیف به آن استناد كرده به كلّی بی اساس است.

2. جریان دومی كه مورد استناد مشار الیه واقع شده جریان حدیبیّه است. ایشان می گویند:

«به طوری كه بخاری و ابن هشام نقل كرده اند. . . پیغمبر عهدنامه را گرفت و با دست خود نوشت. »
اوّلا بخاری در یك روایت چنین نوشته و در روایت دیگر مخالف آن را نوشته است. علمای اهل تسنّن تقریباً اجماع كرده اند كه هر چند ظاهر عبارت بخاری موهم این است كه خود رسول اكرم نوشته است ولی منظور راوی این نبوده است. سیره ی حلبی پس از آنكه طبق معمول جریان را نقل می كند و حتّی می نویسد: «پیغمبر اكرم برای محو كلمه ی رسول اللّه از علی كمك گرفت» روایت بخاری را نقل می كند و می گوید برخی مدّعی شده اند كه این یك معجزه بود كه از آن حضرت ظهور كرد؛ ولی بعد می گوید:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 246
«بعضی گفته اند این روایت را به این شكل اهل علم معتبر نمی دانند. مقصود این است كه پیغمبر امر كرد به كتابت نه اینكه خود نوشت. »
می گوید:

«ابو الولید باجی مالكی اندلسی كه خواست ظاهر عبارت بخاری را بگیرد، مورد انكار شدید علمای اندلس واقع شد. » [5]
و امّا سیره ی ابن هشام اصلاً چنین چیزی ندارد و معلوم نیست چرا آقای دكتر سیّد عبد اللّطیف چنین نسبتی به ابن هشام می دهد.

ما قبلاً گفتیم كه از جنبه تاریخی، آنچه از اكثر نقلها استفاده می شود این است كه هر چه نوشته شد به وسیله ی علی (علیه السّلام) بود؛ تنها از عبارت طبری و ابن اثیر بر می آید كه پیغمبر با اینكه نوشتن نمی دانست، برداشت و خودش نوشت.

تازه حدّ اكثر این است كه پیغمبر در دوران رسالت، یك نوبت یا بیشتر نوشته است و حال آنكه محلّ بحث، دوران قبل از رسالت است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 247

[1] . ج /1ص 25.
[2] . ج /1ص 601.
[3] . ج 6، باب 38 (چاپ قدیم سربی تهران) ، ص 575.
[4] . مغازی واقدی، ج /1ص 13 و 14.
[5] . السّیرة الحلبیّة، ج /3ص 24.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است