در
کتابخانه
بازدید : 980467تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد یازدهم
مقدمه
Collapse انقلاب حقیقیانقلاب حقیقی
Expand فطرتفطرت
Expand فلسفه اخلاقفلسفه اخلاق
Expand عرفانعرفان
Expand عشقعشق
Expand زنزن
Expand <span class="HFormat">فهرست ها</span>فهرست ها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
همان طوری كه در دفتر 41، نمره ی 20 و 21 گفته شده، از آثار دینی پیدا و هویداست كه گناه اثر دارد: اثر روحی و جسمی، اثر فردی و اجتماعی. باید با توبه كاری كرد كه اثر گناه از روح و حتی از تن و گاهی از اجتماع محو گردد، باید تخم گناه را از زمین روح و از زمین اجتماع بیرون آورد، زیرا چنان كه گفته شد حقیقت توبه یك قیام انقلابی شبیه تغییر رژیمهای اجتماعی است.

جلد یازدهم . ج11، ص: 33
گفتیم «از زمین اجتماع» ؛ باید دانست كه بعضی گناهان گناه تاریخی است، گناه یك نژاد و یك رشته ی تاریخی است، توبه ی تاریخی می خواهد. محو كردن آثار این گناهان به همان اندازه دشوارتر است كه هر عمل اجتماعی از عمل فردی دشوارتر است.
در خود قرآن تأیید شده كه گناه آثار دارد، مثل آیه یظهر الفساد فی البر و البحر بما كسبت ایدی الناس، كلاّ بل ران علی قلوبهم ما كانوا یكسبون.
رجوع شود به تحف العقول، كلمات رسول اكرم در آثار گناه و به ورقه های عمل.
ایضاً از رسول اكرم روایت شده:
ان الذنوب تغیر النعم و تبدل القسم، فاذا بر الناس بر اغنهم و اذا فجر الناس عقوهم، قال اللّه تعالی: و كذلك نولّی بعض الظالمین بعضاً [1].
آیه یان اللّه لا یغیر ما بقوم. . . اثر گناه را ذكر می كند و می گوید باید اوضاع و احوال داخلی را اصلاح كرد، بعد اوضاع و احوال خارجی؛ می گوید اول باید نهضتی علیه گناه شروع بشود، همان طوری كه نهضتهای پیغمبران علیه اشخاص نبود علیه گناه بود. دشمنِ گناه بالاترین دشمنهاست؛ هم از اوضاع و احوال خارجی مهمتر است از قبیل ظلم و ناامنی و فحشا و فقر و بیكاری و نبودن فرهنگ و بهداشت و عدالت اجتماعی، و هم از افراد و اشخاص و دشمنهای سرسخت.

پیغمبر فرمود:
مرحباً بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاكبر.
جلد یازدهم . ج11، ص: 34
جهاد اكبر جهاد علیه گناه است، علیه گناه خود.
نهضت اخلاقی علیه گناه، هم جهاد اول است و هم جهاد اكبر؛ جهاد اول است به حكم آیه یان اللّه لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم، جهاد اكبر است به حكم حدیثمرحباً بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاكبرو احادیث دیگر.
همان طوری كه در ورقه ی ایمان به گفته های پیغمبر گفته ایم، مردم به آثار گناه ایمان ندارند، با اینكه كم و بیش به گفته ی پیغمبر ایمان دارند. سرّ مطلب این است كه مردم در مسئله ی دنیا و آخرت این طور فكر می كنند كه خوشبختی دنیا عین بدبختی آخرت است، هر كه در این دنیا خوشبخت شد به جرم این خوشبختی باید در آخرت بدبخت باشد، بشر به قول برتراند راسل باید یكی از دو بدبختی را انتخاب كند: یا بدبختی دنیا را و یا بدبختی آخرت را، و از این رو فكر می كنند كه گناهها خوشبختیهایی است كه باید محرومیت از آنها را تحمل كرد تا در آخرت بدبخت نشویم. از این رو مردم به آثار گناهان- كه اصل مسلّمی است در اسلام- ایمان ندارند، آنها برای گناه اثر بد قائل نیستند. پس این است علت ایمان نداشتن مردم به اینكه پیغمبر طبیب است و دین طب است.
مردم از ضررها، ضرر مالی را قبل از هر چیزی احساس می كنند، زیرا به آن احاطه و علم دارند، دفتر و حساب ساده ای كافی است كه ده شاهی گم كرده را تشخیص دهند. لهذا اگر هر گناه یك ضرر مالی می داشت، مردم به این فراوانی دروغ نمی گفتند مگر اینكه فایده ی مالی بیش از ضرر مالی اش باشد. بعد از ضرر مالی، ضرر بدنی را احساس می كنند. ضرر بدنی مهمتر است ولی دیرتر احساس می شود. مردم دیرتر می فهمند كه قلب و ریه و كبد و كلیه ی خود را در اثر لاقیدیها [معیوب ] كرده اند. بعد از ضرر بدنی، ضرر روحی را كمتر احساس می كنند با اینكه مهمتر است. علی فرمود:
الا و ان من البلاء الفاقة و اشد من الفاقة ضرر البدن. . .
جلد یازدهم . ج11، ص: 35
بعد از همه ی اینها ضررهای غیر مستقیم است، یعنی ضررهای اجتماعی. ضررهای اجتماعی مهمتر است، زیرا صد برابر برمی گردد.

مَثَل اجتماع مثل این است كه در محلی در اطراف شخصی صدها و هزارها آینه باشد و یك چیز در هزارها آینه منعكس می شود، با این فرق كه عكس محض و خالی نیست، بی اثر نیست، منشأ اثر است.

یك دروغ تبدیل به صدها و هزارها می شود و برمی گردد. فرق ما و اروپاییان در این است كه آنها به اثر غیرمستقیم گناه ایمان دارند ولی ما ایمان نداریم، یعنی رشد اجتماعی نداریم.

[1] . نقل است كه در مرض موت كه به مسجد آمد در حالی كه روی دوش علی و فضل بن عباس بود، این جمله ها را خواند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است