همان طوری كه در ورقه های یادداشتهایی درباره ی زن گفته ایم،
این دروغ است كه گفته اند:
بهشت آنجاست كآزاری نباشد
كسی را با كسی كاری نباشد
خیر، بهشت آنجاست كه همه با هم كار داشته باشند اما به یكدیگر
محبت بپاشند و عواطف یگانگی داشته باشند، وحدت و صمیمیت در
كار باشد. آنجا كه كسی با كسی كاری ندارد نه بهشت است و نه جهنم.
آنجا هم كه آزار مردم به هم می رسد دوزخ است:
ان ذلك لحق تخاصم
اهل النار. راجع به این كه یكی از چیزهایی كه بشر به آن محتاج است این
است كه دوست بدارد و دیگران او را دوست بدارند و راجع به این كه
محبت آیا تقسیم بردار هست یا نیست، رجوع شود به یادداشتهایی
درباره ی زن، نمره ی 4 و 5 و 6.
مولوی:
از محبت تلخها شیرین شود
از محبت مسها زرّین شود
جلد یازدهم . ج11، ص: 452
از محبت دُردها صافی شود
وز محبت دَردها شافی شود
این محبت هم نتیجه ی دانش است
كی گزافه بر چنین تختی نشست