در
کتابخانه
بازدید : 888354تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Collapse فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعلاوه یك میزان و تعریف هم می شود برای آن به دست داد كه حتی یك پله از زیبایی حسی بالاتر باشد و آن این است كه بنا بر اصل غائیت كه یك اصل قطعی است، چون هر قوّه و استعدادی برای هدف و غایتی ساخته شده و مجموع هم غایتی كلی دارد، ما اگر بخواهیم بفهمیم كه یك قوّه در حد وسط است یا در افراط و یا در تفریط، باید این جهت را كشف كنیم كه این قوّه اصلاً برای چه آفریده شده؟ آنچه كه برای آن آفریده شده حد وسط است، بیشتر از آنچه كه برای آن آفریده شده به كار افتد افراط است، كمتر از آن تفریط است. مثلاً همین قوّه خشم كه مثال زدیم، بدیهی است كه لغو در انسان آفریده نشده. اگر این قوّه در انسان نبود انسان هرگز از خود دفاع نمی كرد و اگر دفاع نمی كرد، در مقابل طبیعت و حیوانات و در مقابل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 761
انسانها محكوم به فنا بود. برای انسان لازم بوده كه این قوّه به او داده شود. و حتی مدعی هستند كه انسان كه زیر آب می رود، با یكی از قوای شهوانی و میلهای مثبت به زیر آب می رود و با قوّه غضب بیرون می آید. زیر آب می رود برای اشتهایی كه دارد كه از آب لذت ببرد. ولی مدتی كه ماند، نفسش بند می آید. اینجا جایی است كه دفاع لازم است و قوّه خشم فرمان می دهد كه بیا بیرون. اگر این قوّه نبود آدم كه زیر آب می رفت و مورد تهاجم آب قرار می گرفت نمی توانست از خود دفاع كند، یعنی انگیزه ای در او نبود كه از خودش دفاع كند. سایر دفاعها هم همین طور است. قوّه خشم در حدی كه انسان از خود دفاع كند، حد وسط آن است؛ كمتر از آن باشد كه انسان به صورت آدم ضعیف توسری خوری درآید، حد نقص و تفریط آن است، و بیشتر از آن باشد كه انسان به صورت فرد مهاجمی درآید كه می خواهد توی سر دیگران بزند، حد افراط آن است. این قوّه نه برای این است كه انسان توی سر دیگران بزند، و نه برای این است كه معطل بماند و از خود دفاع نكند.
همچنین غریزه جنسی هدفی دارد كه طبق تحقیقاتی كه به عمل آمده تنها بقای نسل نیست. در حیوانات این طور است، ولی در انسان زوجی كه با یكدیگر زندگی می كنند به تعبیر قرآن باید وِدادی بین آنها باشد، مودّت و رحمتی باشد، در حدی كه به اصطلاح اساس یك خانواده به آن پایدار بماند و خانواده منشأ تولید نسل بشود و فرزندان در آن كانون بزرگ شوند. این یكی از غایات خلقت است. حال اگر غریزه جنسی برای این منظور به كار رود حد وسط آن است، زیادتر از آن به كار رود و مسئله تنوع طلبی و به تعبیر احادیث «ذوّاقیّت» در كار باشد حد افراطش است، و كمتر از این حد متعارف نیز نقص آن است. همین طور است سایر قوای انسان.
این نظریه می گوید اگر این قوا- كه حد آنها را با معیار غائیّت می توان شناخت- هركدام در آن حدی كه باید، باشند، در مجموع روح انسان زیبا می شود و اگر غیر از این باشد انسان روحی زشت پیدا می كند. فرق این نظریه با آن نظریه ای كه زیبایی را صفت فعل می دانست (یعنی انسان زیبا می شود به اعتبار فعلش) این است كه آن نظر می گفت كه به حكم سنخیتی كه میان طالب و مطلوب هست، طالب زیبا هم زیباست ولی این نظر می گوید كه نه، خود روح زیباست، از روح زیبا فعلی صادر می شود كه به ناچار زیباست، معلول آن علت است. پس به یك نظر، انسان از فعلش زیبایی را كسب می كند، و به یك نظر دیگر فعل از انسان زیبایی را كسب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 762
می كند. به هر صورت در این دو نظریه روی زیبایی تكیه شده و اخلاق از مقوله زیبایی دانسته شده است؛ از آن جهت فعل اخلاقی خوب است كه زیباست و انسان دارای غریزه زیبایی است، غریزه زیبایی هم محدود به زیبایی حسی نیست، شامل زیبایی عقلی نیز می شود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است