بنابراین تمام این نظریات در واقع پا در هواست، مگر آنكه بر مبنای اعتقاد مذهبی و
اعتقاد به خدا قرار گیرد. اگر بر مبنای اعتقاد به خدا قرار گیرد، همه اینها را می توان
قبول كرد و همه را می توان گفت درست است. و ضرورتی هم ندارد كه ما فعل
اخلاقی را محدود به یكی از اینها بدانیم؛ می گوییم فعل اخلاقی آن فعلی است كه
هدف از آن منافع مادی و فردی نباشد، خواه انسان آن را به خاطر احساسات
نوع دوستی انجام دهد، خواه به خاطر زیبایی فعل، خواه به خاطر زیبایی روح خود،
خواه به خاطر استقلال روح و عقل خویش و خواه به خاطر هوشیاری. همین قدر كه
«خودی» و منفعت فردی در كار نبود
[1]فعل، اخلاقی است. بنابراین ضرورتی ندارد
كه ما به یكی از آن مكتبها بپیوندیم و لیس الاّ بگوییم و برویم به سوی مكتبی كه
روی محبت یا زیبایی و یا عقل مجرّد بنا شده است. نه، فعل اخلاقی آن فعلی است
كه هدف از آن جلب منافع مادی و دنیایی نباشد، خواه اثری كه از آن در این دنیا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 768
ناشی می شود رسیدن نفع به غیر باشد و خواه هر چیز دیگری.
بنابراین در اصول تربیتی، آن ریشه اصلی كه باید آن را آبیاری كرد همان
اعتقاد به خداست و در پرتو اعتقاد به خدا، هم باید احساسات نوع دوستانه را
تقویت كرد، هم حس زیبایی را پرورش داد، هم اعتقاد به روح مجرّد و عقل مجرّد و
عقل مستقل از بدن را تقویت كرد و هم حتی از حس منفعت جویی انسان استفاده
كرد، همان طور كه این كار را در ادیان كرده اند. در ادیان می بینید كه از حس
منفعت جویی بشر و نیز از حس فرار از ضرر او، به نفع اخلاق بشر استفاده شده است.
این بحث ما كه به منزله متمّم دومی برای بحث دو جلسه پیش ما بود، تمام شد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 769
[1] - . البته آن نظریه آخر كمی مخدوش می شود.