پس دشمن داشتن كافر ناشی از دوست داشتن دیگران و خیرخواهی برای دیگران
است، نه ناشی از بدخواهی برای آنها. تا هر حدی به كافر می توان احسان كرد ولی به
این شرط كه این احسان اسائه به دیگران نباشد، اسائه به انسانیت نباشد، به ضرر
مصالح بشریت نباشد.
لا یَنْهاكُمُ اَللّهُ عَنِ اَلَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوكُمْ فِی اَلدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ. . . إِنَّما
یَنْهاكُمُ اَللّهُ عَنِ اَلَّذِینَ قاتَلُوكُمْ فِی اَلدِّینِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ وَ ظاهَرُوا
عَلی إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ اَلظّالِمُونَ [1].
یعنی خدا نهی نمی كند [شما را از احسان ] نسبت به آن عده از كفار كه به شما بدی
نكرده اند و در راه دین با شما نجنگیده اند؛ خدا نهی می كند شما را از احسان نسبت
به آنها كه مصداق آیه اند، چون احسان به آنها تضعیف مسلمانان است. مثلاً اگر
انسان به كسی كه با او در حال جنگ است اسلحه بفروشد، بدیهی است كه در این
صورت به شكست خود كمك كرده. آن تقویتی كه موجب تضعیف جبهه اسلامی
شود حرام است. احسان به كافر كه مستلزم تضعیف جبهه اسلامی است حرام است.
احسان به كافر كه مستلزم تضعیف اسلام و مسلمین باشد حرام است. اگر اسلام
حقیقت است و اگر اسلام سعادت انسانیت است، این كار باید هم حرام باشد. اما آن
احسان به كافر كه این خصوصیت را نداشته باشد حرام نیست، خوب هم هست.
اینجاست كه به این مطلب می رسیم كه اساسا دایره خارج شدن انسان از مرز
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 849
خودخواهی، به هیچ چیز حتی به انسان محدود نمی شود، تمام عالم وجود و هستی
را دربرمی گیرد ولی هستی در مسیر كمال خود، یعنی در مسیر حق پرستی و
حق خواهی و آنچه كه خدا برای عالم می خواهد یعنی سعادت، كه انسان آن چیزی
را بخواهد كه خدا می خواهد. خروج از خودپرستی به معنی واقعی، آن وقت حقیقت
پیدا می كند كه در یك مرزی متوقف نشود حتی مرز انسانها. لهذا ما در اسلام به
عنوان انسان دوستی چیزی نداریم كه بخواهد ما را به انسانها محدود كند، بلكه در
اسلام كلمه حق و خدا مطرح است؛ دایره خیلی از اینها وسیعتر است و البته گاهی
محدود می شود، نه به این معنی كه بدخواه كسی باشد، بلكه در عمل نمی توان با همه
انسانها یك جور رفتار كرد. با كسانی كه می خواهند سد و مانع حق و حق طلبی
گردند رفتار دیگری باید داشت و مانند یك دشمن باید رفتار كرد، مثل دندان فاسد
كه باید آن را كَند، اما این بدان معنی نیست كه انسان بدخواه دندان خودش است،
بلكه كار به مرحله ای رسیده كه اگر این عضو فاسد بیرون نیاید بدن را ناراحت
می كند، مزاج و دندانهای دیگر را خراب می كند.