در
کتابخانه
بازدید : 114792تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آزادی و اختیار یكی دیگر از شرایط تكلیف است، یعنی انسان آنگاه مكلّف است به انجام یك وظیفه كه اجبار و یا اضطراری در كار نباشد، اگر اجبار (اكراه) یا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 297
اضطرار در كار باشد، تكلیف ساقط می گردد.

اجبار (اكراه) مانند اینكه یك قوّه ی جابره، شخصی را تهدید كند به اینكه حتما روزه ی خود را بخورد بطوری كه اگر نخورد جانش در خطر قرار خواهد گرفت. بدیهی است كه در چنین مورد، تكلیف روزه ساقط می شود. یا اگر كسی مستطیع شود و یك شخص جابر او را تهدید كند كه اگر به حج برود به جان او یا كسانش صدمه وارد خواهد آورد. پیغمبر اكرم فرمود:

رُفِعَ مَا اسْتُكْرِهوا عَلَیْهِ [1].

آنجا كه اكراه و اجبار به میان آید تكلیف ساقط است.

اضطرار آن است كه انسان از طرف شخصی مورد تهدید قرار نمی گیرد بلكه این خود اوست كه انتخاب می كند ولی این انتخاب معلول شرایط سختی است كه پیش آمده است، مانند كسی كه در بیابانی درمانده و گرسنه است و جز مردار غذایی كه سدّ جوع كند نمی یابد، در چنین موارد تكلیف حرمت خوردن مردار ساقط می شود.

پس فرق اجبار و اكراه با اضطرار آن است كه در مورد اجبار و اكراه، انسان از طرف یك قوّه ی جائر و جابر مورد تهدید قرار می گیرد كه فلان عمل خلاف را باید انجام دهی و اگر انجام ندهی فلان صدمه را به تو خواهم زد، و انسان برای آنكه صدمه و ضرری را از خود «دفع» كند- یعنی نگذارد وارد شود- ناچار بر خلاف وظیفه ی خود عمل می كند، ولی در اضطرار پای تهدید در كار نیست، بلكه مجموع شرایط طوری پیش آمده كه وضع نامطلوبی را بر او تحمیل كرده است و او برای آنكه آن وضع را «رفع» كند- یعنی آنچه وجود دارد مرتفع سازد- ناچار است بر خلاف وظیفه ی اصلی خود عمل كند.

پس تفاوت اكراه و اجبار با اضطرار در دو جهت است:

1. در اكراه و اجبار پای تهدید انسان در میان است، بر خلاف اضطرار.

2. در مورد اكراه و اجبار انسان برای «دفع» یك وضع نامطلوب چاره جویی می كند، و در مورد اضطرار برای «رفع» چنان وضعی چاره جویی می نماید.

ولی [عدم ] اكراه و اجبار و همچنین اضطرار را از شرایط عمومی تكلیف نمی توان به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 298
حساب آورد، یعنی كلّیت و عمومیّت ندارد، اوّلا بستگی دارد به درجه ی صدمه و ضرری كه بناست دفع و یا رفع شود، و ثانیا بستگی دارد به اهمیّت آن تكلیفی كه انسان می خواهد به علّت اكراه یا اضطرار انجام ندهد.

بدیهی است كه هیچ گاه به بهانه ی اكراه یا اضطرار نتوان به زیان دیگران و به ضرر اجتماع و یا به زیان خود دین اقدامی كرد. برخی تكالیف است كه هر ضرر و صدمه ای را به خاطر آنها باید تحمّل كرد.


[1] . الجامع الصغیر، ج /2ص 16.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است