در
کتابخانه
بازدید : 279234تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ اول
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ دوم
مقدمه ی مؤلف
مقدمه
بخش اول: تاریخچه ی حجاب
Collapse بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب
Expand بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام
Expand بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق
Expand بخش پنجم: حجاب اسلامی بخش پنجم: حجاب اسلامی
Expand شركت زن در مجامع شركت زن در مجامع
نه حبس و نه اختلاط
Expand فتواهافتواها
كتمان یا اظهار؟
دو مسأله ی دیگر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعضیها برای پوشش زن ریشه ی اقتصادی قائل شده گفته اند حریم و پوشش یادگار عهد مالكیت و تسلط مرد است. مردان به خاطر اینكه از وجود زنان بهره ی اقتصادی ببرند و آنها را مانند بردگان استثمار كنند، آنها را در خانه ها نگه می داشتند، و برای اینكه فكر زن را قانع كنند كه خودبه خود از خانه بیرون نرود و بیرون رفتن را كار بدی بداند فكر حجاب و خانه نشینی را خلق كردند.

گویندگان این سخن سعی كرده اند مسائل دیگری از قبیل نفقه و مهر را نیز براساس مالكیت مرد نسبت به زن توجیه كنند.

در كتاب انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران صفحه ی 27 می نویسد:

«هنگامی كه قانون مدنی ایران تدوین شد هنوز از برده فروشی در بعضی از نقاط دنیا اثری به جا بود و در ایران نیز با اینكه این كار علی الظاهر از میان رفته بود ولی باز در مغز قانونگذاران آثاری از برده فروشی و آزار به زیردستان وجود داشت. زن را در آن دوره چون «مستأجره» می پنداشتند. زن حق نداشت با مردان نشست و برخاست كند و در اجتماعات راه یابد و به مقامات دولتی برسد. اگر صدای زن را نامحرم می شنید آن زن بر شوی خود حرام می شد. خلاصه مردان آن دوره زن را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 409
چون ابزاری می دانستند كه كار او منحصراً رسیدگی به امور خانه و پروردن فرزند بود و هنگامی كه این ابزار می خواست از خانه بیرون برود او را سر تا پا در چادری سیاه می پیچانیدند و روانه ی بازار یا خیابان می كردند. » .

علائم و نشانه های افترا و غرض و مرض از تمام این نوشته پیداست. كِی و كجا چنین قاعده ای وجود داشت كه اگر صدای زن را نامحرم می شنید بر شوی خود حرام می شد؟ آیا در جامعه ای كه دائماً سخنرانان مذهبی اش از بالای منابر خطابه ی زهرای مرضیّه را در مسجد مدینه و خطابه های زینب كبری را در كوفه و شام به گوش مردم می رسانند ممكن است چنین فكری در میان مردم آن جامعه پیدا شود؟ ! كِی و كجا زن در ایران اسلامی برده ی مرد بوده است؟ همه می دانند كه در خانواده های مسلمان بیش از آنكه زن در خدمت مرد باشد مرد به حكم وظیفه ی اسلامی در خدمت زن بوده وسیله ی آسایش او را فراهم می كرده است. زن در خانواده هایی مورد اهانت و تحقیر و ظلم قرار گرفته كه روح اسلامی در آن خانواده ها نبوده یا ضعیف بوده است.

عجبا! می گوید: «زن حق نداشت كه با مردان نشست و برخاست كند. » من می گویم: برعكس، در محیطهای پاك اسلامی این مرد بود كه حق نداشت در نشست و برخاست ها از زن بیگانه بهره برداری كند. این مرد است كه همواره حرص می ورزد كه زن را وسیله ی چشم چرانی و كامجویی خود قرار دهد. هیچ گاه مرد به طبع خود مایل نبوده حائلی میان او و زن وجود داشته باشد و هر وقت كه این حائل از میان رفته آن كه برنده بوده مرد بوده است و آن كه باخته و وسیله شده زن. امروز كه مردان موفق شده اند با نامهای فریبنده ی «آزادی» و «تساوی» و غیره این حائل را از میان ببرند زن را در خدمت كثیف ترین مقاصد خویش گرفته اند. بردگی زن، امروز به چشم می خورد كه برای تأمین منافع مادی یك مرد در یك مؤسسه ی تجارتی خود را صد قلم برای جلب مشتری مرد می آراید و به صورت «مانكن» درمی آید و شرف خود را در ازاء چندرغاز حقوق می فروشد.

این نشست و برخاست ها كه امثال این نویسنده آرزوی آن را می كنند جز بهره كشی مرد و بهره دهی زن مفهومی ندارد. همه می دانند نشست و برخاست ها در محیطهای پاك كه موضوع بهره كشی مرد از زن در میان نبوده است هیچ گاه در جامعه ی اسلامی ممنوع نبوده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 410
نویسنده ی همین كتاب، تاریخ روابط زن و مرد را از نظر جامعه شناسی به چهار دوره تقسیم می كند:

دوره ی اول مرحله ی طبیعی و اشتراكی اولیه كه زن و مرد بدون هیچ گونه قید و شرطی با هم خَلطه و آمیزش داشته اند. در این دوره به عقیده ی این نویسنده اساساً زندگی خانوادگی وجود نداشته است.

دوره ی دوم دوره ی تسلط مرد است. در این دوره مرد بر زن غلبه كرده خود را مالك او دانسته او را همچون ابزاری در خدمت خود درآورده است. حجاب یادگار این دوره می باشد.

دوره ی سوم مرحله ی قیام و اعتراض زن است. در این مرحله زنان از ناسازگاری مردان به ستوه آمدند و در مقابل مظالم آنها ابتدا مقاومت كردند و چون دریافتند كه طبیعت خشن مردان به این آسانی حاضر نیست حق آنها را رعایت كند به منظور احقاق حق خود متدرّجاً علیه مردان طغیان كردند، اتحادیه ها تشكیل دادند، به وسیله ی مطبوعات و كنفرانسها و دسته بندی ها با مردان مبارزه كردند. ضمناً چون دریافتند كه زورگویی مردان نتیجه ی تربیت ناسالم عهد كودكی و مخصوصاً تبعیض بین پسران و دختران است در رفع نقایص آموزش و پرورش عمومی كوشیدند.

دوره ی چهارم مرحله ی تساوی حقوق زن و مرد است و به دوره ی اول شباهت كامل دارد. این دوره از اواخر قرن نوزدهم شروع شده، هنوز در همه جا استقرار نیافته است.

از نظر این منطق، پوشش زن عبارت است از زندانی شدن زن به دست مرد، و علت اینكه مرد زن را اینچنین اسیر می كرده این است كه می خواسته هرچه بیشتر از وجود او بهره ی اقتصادی ببرد.

بررسی. تقسیم تاریخ روابط زن و مرد به چهار دوره به نحوی كه ذكر شد تقلید نارسایی است از آنچه پیروان كمونیزم درباره ی ادوار تاریخی زندگی بشر از نظر عوامل اقتصادی كه به عقیده ی آنها زیربنای همه ی پدیده های اجتماعی است ذكر كرده اند. آنها می گویند ادوار تاریخی بشر عبارت است از دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی ملوك الطّوایفی، دوره ی سرمایه داری و دوره ی كمونیزم و اشتراك ثانوی كه شباهت كامل به دوره ی اشتراك اولیه دارد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 411
آنچه درباره ی ادوار زندگی زن در كتاب سابق الذكر آمده كپیه ای است از آنجا ولی كپیه ای كه به هیچ حسابی درست درنمی آید. به عقیده ی ما چنین دوره هایی در زندگی زن هرگز نبوده است و امكان نداشته وجود داشته باشد. همان دوره ی اولی كه به عنوان اشتراك اولیه معرفی می كند، از لحاظ تاریخ جامعه شناسی به هیچ وجه مورد تصدیق نیست. جامعه شناسی تاكنون نتوانسته است قرینه ای به دست بیاورد كه دوره ای بر بشر گذشته كه زندگی خانوادگی وجود نداشته است. به عقیده ی مورخین، دوره ی مادرشاهی بوده است ولی دوره ی كمونیزم جنسی نبوده است. ما درباره ی این ادوار نمی خواهیم به تفصیل بحث كنیم، كافی است درباره ی خود این مدعا كه می گویند پوشش زن معلول مالكیت مرد نسبت به زن است بحث كنیم و آن را مورد بررسی قرار دهیم:

ما این جهت را كه در گذشته مرد به زن به چشم یك ابزار می نگریست و از او بهره كشی اقتصادی می كرد، به صورت یك اصل كلی حاكم بر همه ی اجتماعات گذشته قبول نداریم. علائق عاطفی زوجیّت هرگز اجازه نمی داده كه مردان به صورت یك «طبقه ی» زبردست بر زنان به صورت یك «طبقه ی» زیردست حكومت كنند، آنان را استثمار نمایند؛ همچنانكه معقول نیست فرض كنیم در دوره های گذشته پدران و مادران به عنوان یك «طبقه» بر فرزندان به عنوان یك «طبقه ی» دیگر حكومت و آنها را استثمار می كرده اند. علائق عاطفی والدین و فرزندان همواره مانع چنین چیزی بوده است. علائق زوجین به یكدیگر، حتی در اجتماعات گذشته، بیشتر عاطفی و عشقی بوده و زن با نیروی جاذبه و جمال خود بر قلب مرد حكومت كرده او را در خدمت خود گرفته است. مرد به میل و رغبت خود نان آور زن شده و راضی شده او با خیال راحت به خود برسد و مایه ی تسكین قلب و ارضای عاطفه ی عشقی او باشد؛ همچنانكه با میل و رغبت خود، زن را در پشت جبهه ی جنگ برده خود به وظیفه ی سربازی و فداكاری و دفاع از زن و فرزند قیام كرده است.

در عین حال انكار نمی كنیم كه مرد در گذشته، هم به زن ظلم كرده و هم به فرزند، و از هر دوی اینها بهره كشی اقتصادی كرده است؛ همچنانكه به خود نیز ستم كرده است.

مرد به علت جهالت و تعصبهای بیجا (نه به قصد استثمار و بهره كشی) هم به خود ظلم كرده هم به زن و فرزند. مرد در گذشته از لحاظ اقتصادی، هم در خدمت زن بوده هم از او بهره كشی اقتصادی كرده است. هر وقت طبیعت مرد به سوی خشونت گراییده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 412
عشق و عاطفه در وجودش ضعیف شده، از زن به صورت یك ابزار اقتصادی استفاده كرده است. ولی این را به صورت یك اصل كلی حاكم بر تمام جوامع ماقبل [قرن ] نوزدهم نمی توان ذكر كرد.

تجاوز به حقوق واقعی زن، استثمار زن، خشونت نسبت به او منحصر به ماقبل قرن 19 نیست. در قرن نوزدهم و بیستم حقوق واقعی زن كمتر از گذشته پایمال نشده است.

منتها چنانكه می دانیم از مشخصات این قرن این است كه روی مقاصد استثمارگرانه سرپوشی از مفاهیم انسانی گذاشته می شود.

سخن ما درباره ی اسلام است. آیا اسلام در دستورات خود درباره ی پوشش و حریم میان زن و مرد چه هدف و منظوری داشته است؟ آیا خواسته است زن را از لحاظ اقتصادی در خدمت مرد قرار دهد؟ ! .

قدر مسلّم این است كه حجاب در اسلام بدین منظور نیست. اسلام هرگز نخواسته مرد از زن بهره كشی اقتصادی كند، بلكه سخت با آن مبارزه كرده است. اسلام با قطعیّت تامّی كه به هیچ وجه قابل مناقشه نیست، اعلام كرده است كه مرد هیچ گونه حق استفاده ی اقتصادی از زن ندارد. این مسأله كه زن استقلال اقتصادی دارد از مسلّمات قطعی اسلام است. كار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن اگر مایل باشد، كاری كه در خانه به وی واگذار می شود مجّاناً و تبرّعاً انجام می دهد، و اگر نخواهد، مرد حق ندارد او را مجبور كند. حتی در شیردادن به طفل با اینكه زن اولویّت دارد، اولویّت او موجب سقوط حق اجرت او نیست، یعنی اگر زن بخواهد فرزند خود را در مقابل مبلغی فرضاً یكهزار ریال در ماه شیر بدهد و زن بیگانه ای هم به همین مبلغ حاضر است شیر بدهد پدر باید اولویّت زن را رعایت كند. فقط درصورتی كه زن مبلغ بیشتری مطالبه می كند مرد حق دارد طفل را به دایه ای كه اجرت كمتری می گیرد بسپارد. زن می تواند هر نوع كاری همین قدر كه فاسدكننده ی خانواده و مزاحم حقوق ازدواج نباشد برای خود انتخاب كند و درآمدش هم منحصراً متعلق به خود اوست.

اگر اسلام در حجاب، نظر به استثمار اقتصادی زن داشت بیگاری زن را برای مرد تجویز می كرد؛ معقول نیست كه از یك طرف برای زن استقلال اقتصادی قائل شود و از طرف دیگر حجاب را به منظور استقلال و استثمار زن وضع كند.

پس اسلام چنین منظوری نداشته است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است