در
کتابخانه
بازدید : 279182تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ اول
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ دوم
مقدمه ی مؤلف
مقدمه
بخش اول: تاریخچه ی حجاب
Collapse بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب
Expand بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام
Expand بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق
Expand بخش پنجم: حجاب اسلامی بخش پنجم: حجاب اسلامی
Expand شركت زن در مجامع شركت زن در مجامع
نه حبس و نه اختلاط
Expand فتواهافتواها
كتمان یا اظهار؟
دو مسأله ی دیگر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عللی كه قبلاً ذكر كردیم كم و بیش مورد استفاده ی مخالفان پوشیدگی زن قرار گرفته است. به عقیده ی ما یك علت اساسی در كار است كه مورد غفلت واقع شده است. به عقیده ی ما ریشه ی اجتماعی پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در میل به ریاضت، یا میل مرد به استثمار زن، یا حسادت مرد، یا عدم امنیت اجتماعی، یا عادت زنانگی نباید جستجو كرد و لااقل باید كمتر در اینها جستجو كرد. ریشه ی این پدیده را در یك تدبیر ماهرانه ی غریزی خود زن باید جستجو كرد.

به طوركلی بحثی است درباره ی ریشه ی اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف، و از آن جمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد. در اینجا نظریاتی ابراز شده است.

دقیق ترین آنها این است كه حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است كه خود زن با یك نوع الهام برای گرانبهاكردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به كار برده است. زن، با هوش فطری و با یك حس مخصوص به خود دریافته است كه از لحاظ جسمی نمی تواند با مرد برابری كند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم كند از عهده ی زور بازوی مرد برنمی آید، و از طرف دیگر نقطه ی ضعف مرد را در همان نیازی یافته است كه خلقت در وجود مرد نهاده است كه او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است. در طبیعت، جنس نر گیرنده و دنبال كننده آفریده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 422
شده است. به قول ویل دورانت:

«آداب جفتجویی عبارت است از حمله برای تصرف در مردان، و عقب نشینی برای دلبری و فریبندگی در زنان. . . مرد طبعاً جنگی و حیوان شكاری است، عملش مثبت و تهاجمی است. زن برای مرد همچون جایزه ای است كه باید آن را برباید. » .

وقتی كه زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ی ضعف مرد را در برابر خود دانست همان طور كه متوسل به زیور و خودآرایی و تجمل شد كه از آن راه قلب مرد را تصاحب كند، متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست كه نباید خود را رایگان كند بلكه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر كند و درنتیجه مقام و موقع خود را بالا برد.

ویل دورانت می گوید:

«حیا امر غریزی نیست بلكه اكتسابی است. زنان دریافتند كه دست و دل بازی مایه ی طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند. » .

ویل دورانت می گوید:

«خودداری از انبساط، و امساك در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شكار مردان است. اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشریح می كردند توجه ما به آن جلب می شد ولی رغبت و قصد به ندرت تحریك می گردید. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بی آنكه بداند حس می كند كه این خودداری ظریفانه از یك لطف و رقّت عالی خبر می دهد. » .

مولوی، عارف نازك اندیش و دوربین خودمان، مثلی بسیار عالی در این زمینه می آورد. اول درباره ی تسلط معنوی زن بر مرد می گوید:

زُیِّنَ لِلنّاس حق آراسته است
زانچه حق آراست چون تانند رَست
چون پی یَسْكُن اِلَیْهاش آفرید
كی تواند آدم از حوّا برید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 423
رستم زال ار بود وز حمزه بیش
هست در فرمان اسیر زال خویش
آنكه عالم مست گفتارش بدی
كَلِّمینی یا حُمَیْرا می زدی
آنگاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالابردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثلی لطیف می آورد:

آنها را به آب و آتش تشبیه می كند، می گوید مَثَل مرد مَثَل آب است و مَثَل زن مَثَل آتش، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می كند و آن را خاموش می سازد، اما اگر حائل و حاجبی میان آندو برقرار گردد مثل اینكه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن كنند، آن وقت است كه آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد، اندك اندك او را گرم می كند و احیاناً جوشش و غلیان در او به وجود می آورد، تا آنجا كه سراسر وجود او را تبدیل به بخار می سازد. می گوید:

آب غالب شد بر آتش از لهیب
ز آتش او جوشد چو باشد در «حجیب»
چونكه دیگی حایل آمد آندو را
نیست كرد آن آب را كردش هوا
مرد برخلاف آنچه ابتدا تصور می رود، در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است. مرد همیشه عزت و استغناء و بی اعتنایی زن را نسبت به خود ستوده است.

ابن العفیف می گوید:

تُبْدِی النِّفارَ دِلالاً وَ هْیَ آنِسَة
یا حُسْنَ مَعْنَی الرِّضا فی صورَةِ الْغَضَبِ
نظامی می گوید:

چه خوش نازی است ناز خوبرویان
ز دیده رانده را از دیده جویان
به طوركلی رابطه ای است میان دست نارسی و فراق از یك طرف و عشق و سوز و گرانبهایی از طرف دیگر، همچنانكه رابطه ای است میان عشق و سوز از یك طرف و میان هنر و زیبایی از طرف دیگر؛ یعنی عشق در زمینه ی فراقها و دست نارسی ها می شكفد و هنر و زیبایی در زمینه ی عشق رشد و نمو می یابد.

برتراند راسل می گوید:

«از لحاظ هنر مایه ی تأسف است كه به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است كه وصال زنان دشوار باشد بدون آنكه غیرممكن گردد. »
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 424
هم او می گوید:

«در جایی كه اخلاقیات كاملاً آزاد باشد، انسانی كه بالقوه ممكن است عشق شاعرانه ای داشته باشد عملاً بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه ی جاذبه ی شخصی خود، ندرتاً نیازی به توسل به عالیترین تخیلات خود خواهد داشت. » .

ویل دورانت در لذات فلسفه می گوید:

«آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می گردد. زیبایی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضاء، ضعیف و با منع و جلوگیری قوی می گردد. » .

از همه عجیب تر سخنی است كه یكی از مجلات زنانه از آلفرد هیچكاك- كه به قول آن مجله به حسب فن و شغل فیلمسازی خود درباره ی زنان تجارب فراوان دارد- نقل می كند. او می گوید:

«من معتقدم كه زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان و پرآنتریك باشد، بدین معنی كه ماهیت خود را كمتر نشان دهد و برای كشف خود مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار كنند یعنی كمتر ماهیت خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای كشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد. » .

ایضاً همان مجله در شماره ی دیگری از همین شخص چنین نقل می كند:

«زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و رویبندی كه به كار می بردند خودبه خود جذاب می نمودند و همین مسأله جاذبه ی نیرومندی بدانها می داد، اما به تدریج با تلاشی كه زنان این كشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می دهند حجاب و پوششی كه دیروز بر زن شرقی كشیده شده بود از میان می رود و همراه آن از جاذبه ی جنسی او هم كاسته می شود. »
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 425
می گویند: «مشتاقی است مایه ی مهجوری. » این صحیح است اما عكس آن هم صحیح است كه: «مهجوری است مایه ی مشتاقی. » .

امروز یكی از خلأهایی كه در دنیای اروپا و امریكا وجود دارد خلأ عشق است. در كلمات دانشمندان اروپایی زیاد این نكته به چشم می خورد كه اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالی است. در جهان امروز هرگز عشقهایی از نوع عشقهای شرقی از قبیل عشقهای مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین رشد و نمو نمی كند.

نمی خواهم به جنبه ی تاریخی قصه ی مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین تكیه كرده باشم، ولی این قصه ها بیان كننده ی واقعیاتی است كه در اجتماعات شرقی وجود داشته است.

از این داستانها می توان فهمید كه زن بر اثر دور نگه داشتن خود از دسترسی مرد تا كجا پایه ی خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آستان خود فرود آورده است! قطعاً درك زن این حقیقت را در تمایل او به پوشش بدن خود و مخفی كردن خود به صورت یك راز، تأثیر فراوان داشته است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است