بی گمان حس احتیاط یكی از موجبات پرهیز از فتوای به جواز نظر و عدم لزوم
پوشش است. هر كسی در وجدان خود می داند كه دو خصیصه یكی در مرد و یكی در
زن وجود دارد. در زن علاقه ی شدید به تبرّج و خودآرایی و خودنمایی، و در مرد هوس
چشم چرانی و نظربازی. به قول مجله ی توفیق: اینكه شعرا زن را به «سرو» تشبیه
كرده اند نه از جهت اعتدال قامت است بلكه از این جهت است كه زن مانند سرو
تابستان و زمستان ندارد، زمستان و تابستان برهنه و عریان بیرون می آید و از آسیب
سرما باكش نیست.
در مورد صفت خودنمایی زنان و خصیصه ی چشم چرانی مردان، ویل دورانت
می نویسد:
«در میان اعمال انسانی عجیب تر از این نیست كه مردان پیرانه سر به دنبال زنان
بیفتند و زنان تا دم گور آماده ی معشوق شدن و محبوب بودن باشند. در رفتار انسانی
امری پایدارتر و ثابت تر از نگاه مردان به زنان نیست. ببین این جانور مكّار چگونه
مراقب شكار خویش است در حالی كه خود را به خواندن روزنامه مشغول داشته
است. گوش به گفتارش فرادار و ببین كه چگونه درباره ی صید جاودانی اوست. خیال
و تصورش را در نظر آر كه چگونه پروانه وار به دور شمع می چرخد، چرا؟ این امر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 559
چگونه صورت می گیرد؟ ریشه های این میل عمیق در چیست و چه مراحلی را
می پیماید تا به مرحله ی شكوه و جنون فعلی خود می رسد؟ » .
آری این حقیقت را كه گفتیم نمی توان از نظر دور داشت و از طرفی می دانیم كه
اصل عفاف و تقوا به طور قطع یكی از اصول مسلّم اسلام و از پایه های قوانین اجتماع
منزلی است.