تفریطكارها برعكس، جمود و خشكی به خرج می دهند و روی مسائلی كه اسلام
هیچ راضی نیست ایستادگی می كنند. خطر جمود از خطر جهالت كمتر نیست. دین،
اعتدال لازم دارد. در مسئله ی انطباق با مقتضیات زمان همان طور كه نباید جهات
عُمَری و بورقیبه ای را پیش كشید و در دین دخل و تصرف كرد به بهانه ی اینكه زمان
این جور و آن جور شده است، همچنین نباید به نام دین روی موضوعاتی كه اساساً
ریشه ای ندارند تكیه كرد. مثلاً پا را به یك كفش بكنیم و بگوییم بچه كه می خواهد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 69
درس بخواند باید حتماً از «عمّ جزو» شروع به كار بكند تا باسواد بشود. مگر این را
پیغمبر و امام گفته است كه بچه هرموقع خواست درس را شروع بكند از عمّ جزو
شروع بكند؟ اتفاقاً این كار بدی است برای اینكه احترام قرآن را از بین برده است. ما
خودمان خوانده ایم و دیگران را هم دیده ایم. بچه هایی كه پاكی نمی فهمند، تا یك
عمّ جزو را می خوانند چندین بار آن را تكه تكه می كنند. از طرف دیگر نباید كنار
گذاشتن عمّ جزو بهانه ای باشد برای اینكه بچه با قرآن آشنا نشود. اینجاست كه
ممكن است بچه تا كلاس دوازده برسد، تمام درسها را بلد باشد مگر قرآن را. آن
جمود است و این جهالت. امت معتدل باشید، نه جاهل باشید نه جامد. امیرالمؤمنین
فرمود: اَلْیَمینُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ، وَ الطَّریقُ الْوُسْطی هِیَ الْجادَّةُ
[1]انحراف به چپ و انحراف به راست هر دو غلط است، مستقیم باشید تا به مقصد برسید. همیشه راه راست
بخواهید:
اِهْدِنَا اَلصِّراطَ اَلْمُسْتَقِیمَ [2]خدایا به ما راه راست را نشان بده.
[1] نهج البلاغه ، خطبه ی 16