وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَی اَلنّاسِ وَ یَكُونَ اَلرَّسُولُ
عَلَیْكُمْ شَهِیداً. .
یكی از علامتهای مسلمانی، پیدا كردن راه معتدل و میانه است كه میان راههای
افراطی و تفریطی، میان تندروی ها و كندروی هاست. جمله ای در حدیث وارد شده
است كه: اِنَّ لَنا فی كُلِّ خَلَفٍ عُدولاً یَنْفونَ تَحْریفَ الْغالینَ وَ انْتِحالَ الْمُبْطِلینَ
[1]. ائمه فرموده اند در هر نسلی طبقه ی معتدلی وجود دارد كه از طرفی جلو افراطكاری
غلوكنندگان را می گیرند، تحریفاتی را كه از ناحیه ی غلوكنندگان پیدا می شود نفی
می كنند، و از طرف دیگر نسبتهایی را كه مردم مبطل و مخالف ایجاد می كنند نفی
می كنند؛ به عبارت دیگر هم جلو ضرر دوستان را می گیرند و هم جلو ضرر دشمنان
را. ضرر تنها از ناحیه ی دشمن نمی رسد. گاهی از ناحیه ی دوست ضررهایی می رسد كه
خطرش از ضرری كه از ناحیه ی دشمن می رسد بیشتر و بالاتر است. ما این هر دو
قسمت را برای اینكه راه وسط و معتدل را بتوانیم پیدا بكنیم، از نظر مسئله ی مورد نظر
خودمان یعنی مسئله ی انطباق اسلام با مقتضیات زمان بحث می كنیم: تندروی هایی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 71
كه از ناحیه ی دشمنان می شود و كندروی هایی كه از ناحیه ی دوستان می شود.
دیشب عرض كردم كه در مسئله ی انطباق با مقتضیات زمان دو جریان مخالف
- كه هر دو غلط بوده است- در تاریخ اسلام همیشه وجود داشته است: یك جریان
افراطی یعنی دخل و تصرف های بیجا در دستورهای دینی به واسطه ی یك خیالات و
یك ملاحظات كوچك، كه ما اسم آنها را جهالت گذاشتیم. جریان دیگر توقف و
جمود بیجایی است كه برخلاف منظور و روح اسلام است. این جمودها از ناحیه ی
دوستان محتاط بوده است ولی احتیاطهایی كه صددرصد بر ضرر اسلام تمام شده
است، احتیاط بچه گانه و كودكانه بوده است. البته یك جریان معتدل هم همیشه
وجود داشته است ولی ما برای اینكه جریان معتدل را پیدا بكنیم باید ابتدا این دو
جریان افراطی و تفریطی را درست بشناسیم.
دیشب دو مثال عرض كردم راجع به دخل و تصرف های جاهلانه ای كه در
دستورات دینی می شود و اسم اینها را هم روشنفكری می گذارند. گاهی اسم اینها را
اجتهاد می گذارند ولی اینها واقعاً جهالت است نه اجتهاد. آن جریانها یكی مربوط به
كاری بود كه خلیفه ی دوم درباره ی حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل كرد و یكی هم جریان معاصری
بود كه یكی از رؤسای كشورهای عربی در باب روزه خیلی روی آن اصرار دارد.
مثالهای دیگری نیز باید عرض بكنم. وظیفه ی هر مسلمانی است كه در برابر این
جریانات ایستادگی كند.