وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَی اَلنّاسِ وَ یَكُونَ اَلرَّسُولُ
عَلَیْكُمْ شَهِیداً. .
در شب گذشته عرض شد كه اگر ما آن راهی را كه ائمه ی اطهار علیهم السلام در مقابل
راههای دیگران برای ما باز كرده اند برویم، هم از افراط و تندروی های بعضی مصون
می مانیم و هم از تفریط و جمود بعضی دیگر. در روشهای فقهی مثال زدیم به افراطی
كه در روش فقهی حنفی وجود دارد كه استدلالات ذهنی ظنّی را پایه قرار می دهد،
و نیز تفریط و جمودی كه در فقه احمد حنبل وجود دارد. آنچه كه مابین ایندوست
یعنی فقه شافعی و فقه مالكی هم راه معتدلی نیست، مخلوطی است از جمودی كه در
اینجاست و جهالتی كه در دیگری است. یك جریان دیگر هم هست كه به آن اشاره
می كنم و بعد وارد مطلب دیگر می شوم، و آن اینكه در جهان اسلام همان طوری كه
در فروع دین مسلكهایی پیدا شد، در اصول دین هم مسلكهای زیادی پیدا شد كه
در میان آنها از همه معروفتر دو نحله است: نحله ی اشعری و نحله ی معتزلی. اتفاقاً اینها
هم همان طورند، یعنی مسلك معتزلی مظهر افراطكاری و نحله ی اشعری مظهر جمود
فوق العاده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 87