لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْمِیزانَ لِیَقُومَ اَلنّاسُ
بِالْقِسْطِ [1].
امشب موضوع دیگری را كه مربوط به مقتضیات زمان است عنوان می كنم. این
بحث كه نوعی تفسیر از تاریخ است، بحث مهمی است و در دنیای امروز اهمیت
زیادی دارد.
یكی از كلماتی كه حتماً زیاد به گوش شما خورده است و در نوشته ها و كتابها
زیاد دیده اید، كلمه ی «جبر زمان» است. مقصود از جبر زمان این است كه عللی كه در
زمان پیدا می شود، حوادثی كه رخ می دهد روی اجبار است و باید رخ بدهد،
تخلف ناپذیر است. آیا جبر زمان حرف درستی است یا نه؟ جبر زمان را دوگونه
می شود تفسیر كرد. یك گونه ی آن درست است و گونه ی دیگر نادرست. اما آن كه
درست است:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 266