می گویند: شما قائل به ازل
[1]هستید. ما از شما می پرسیم آیا در ازل حادثه ای ایجاد
شده است یا نه؟ اگر بگویید در ازل حادثه ای ایجاد شده است، می پرسیم: این حادثه
اول دارد یا نه؟ اگر اول نداشته باشد، پس حادثه نیست، چون حادثه یعنی آن كه اول
دارد، و اگر اول دارد لازم می آید خود ازل هم اول داشته باشد؛ چون این حادثه در
ازل ایجاد شده است. اما اگر بگویید در ازل حادثه ای وجود ندارد، می گوییم: پس
ازل فقط عدم ازلی است و عدم ازلی را كسی انكار نمی كند.
جواب این دلیل این است: شما كأنّه ازل را قطعه ای از زمان فرض كرده اید و بعد
می گویید «آیا در ازل حادثه وجود دارد یا نه؟ . . . » . معنای ازل این است: الزمانُ لا
أولَ له. بنابراین، این سؤال كه «آیا در ازل حادثه وجود دارد یا نه؟ » بی معنی است. در ازل حوادث غیرمتناهی وجود دارد، نه اینكه حادثه وجود دارد. ازل یعنی یك
امتداد غیرمتناهی كه هرچه در آن بروید به حادثه برمی خورید.
1 - . به زمان غیرمتناهی در گذشته «ازل» و به زمان غیرمتناهی در آینده «ابد» می گویند. 1 - . به زمان غیرمتناهی در گذشته «ازل» و به زمان غیرمتناهی در آینده «ابد» می گویند.
[1] - . اسفار ج 3، ص 153 مرحله 7، فصل 35.