پس اگر مجموع دو قیاس را به صورت همان یك قیاس- كه در دلیل هشتم
متكلمین آمده- ذكر كنیم در صغری بحثی نیست. می رویم سراغ كبری. مغلطه در
كبرای این قیاس است. كبری می گوید «كل ما لایخلو عن الحوادث فهو حادث» . اگر
ما شیئی را با یك حادث معین بسنجیم و ببینیم بر آن تقدم ندارد، پس قطعا آن شی ء
حادث است؛ چون محال است قدیم باشد ولی بر آن حادث معین تقدم زمانی نداشته
باشد. ولی آیا راجع به اجسام عالم چنین است؟ آیا شما روی یك حادث معین
دست می گذارید و می گویید اجسام بر این حادث معین تقدم ندارند؟ نه، اینچنین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 248
نیست. شما می خواهید بگویید «اجسام بر سلسله حوادث تقدم ندارند» . حكیم
می گوید: اجسام بر سلسله حوادث غیرمتناهی تقدم زمانی ندارند، ولی بر هریك از
آحاد حوادث تقدم زمانی دارند. او می گوید
[1]: ما در عالم جسمی داریم
[2]كه از ازل
وجود داشته و از ازل هم همیشه مقرون به حوادث بوده، ولی همین جسم بر هر
حادثی كه در نظر بگیرید تقدم زمانی دارد. فرض كنید هوا از ازل وجود داشته.
وجود هوا بر حركت امروز هوا (باد) تقدم زمانی دارد، همچنین بر حركت دیروز و
پریروز هوا الی غیرالنهایه. روی هر حادثی دست بگذاریم این جسم بر آن تقدم
زمانی دارد. پس ما حادثی پیدا نمی كنیم كه اجسام بر آن تقدم زمانی نداشته باشد تا
بتوانیم استدلال كنیم كه ما لایسبق الحادث فهو حادث.
اگر متكلم بگوید: درست است، اجسام بر هر حادثی تقدم زمانی دارد، ولی بر
مجموع چطور؟ حرف ما این است كه بر مجموع تقدم زمانی ندارد؛ یعنی ما
می گوییم: اجسام بر مجموع حادثها (همین مجموعی كه شما قائل هستید، چه
متناهی باشد چه غیرمتناهی) تقدم زمانی ندارد.
جواب می دهند: اجسام بر مجموع تقدم زمانی ندارد، ولی مجموع امر اعتباری
است و آنچه كه وجود دارد آحاد حادثهاست. این گونه نیست كه علاوه بر آحاد
حادثها مجموع حادثها هم خودش یك حادث باشد كه بگوییم عالم (یعنی اجسام)
بر این مجموع تقدم ندارد، پس حادث است.
مرحوم آخوند بعد از نقل این هشت دلیل می فرماید: این بود مجموع ادله ای كه
در این زمینه آورده شده كه هیچ كدام هم صحیح نبود.
[1] - . البته طبق مبنای آنان كه قائل به حركت جوهریه نیستند.
[2] - . مثلا جسم فلكی یا اجسام عنصری.