مرحوم آخوند می فرماید: در باب حركت و مسافت دو چیز فرض می شود كه عین
همان را در باب زمان هم باید فرض كنیم. مسافت
[1]خودش یك امتداد است، ولی
در مسافت همیشه یك چیزی به منزله نقطه وجود دارد كه این مسافت را می سازد
كه احیانا به آن می گویند: نقطه سیّاله.
در حركت هم دیدیم كه حركت توسطی وجود دارد و حركت توسطی امر بسیط
سیّالی است كه حركت قطعی را می سازد؛ یعنی حركت توسطی راسم حركت قطعی
است.
پس ناچار باید در باب زمان هم كه ما آن را به عنوان یك بُعد و امتداد تلقی
می كنیم، چیزی به منزله یك نقطه سیاله فرض كنیم كه اسمش را می گذاریم: آنِ
سیال. این آنِ سیال سازنده زمان است.
مقصود این است كه چون مسافت و حركت و زمان در واقع یك چیز ممتدند كه
سه اعتبار روی آن شده و یك امر سیال است كه این ممتد را می سازد و رسم كننده
این امر ممتد است، این امر سیال را اگر به مسافت نسبت بدهیم اسمش می شود نقطه
سیاله، اگر به حركت نسبت بدهیم اسمش می شود حركت توسطی، و اگر به زمان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 309
نسبت بدهیم اسمش می شود آنِ سیال.
پس با توجه به اینكه مسافت و حركت و زمان یك چیزند این سه سازنده هم
یك چیزند كه به اعتباری به آن می گوییم نقطه سیال، به اعتباری می گوییم حركت
توسطی و به اعتباری می گوییم آنِ سیال. پس این «آن» سازنده زمان است و زمان
متفرع بر آن است.
[1] - . اشتباه نكنید! اگر حركت نباشد مسافت به آن معنایی كه مقصود ماست، وجود ندارد. بین قم و تهران فاصله ای هست ولی آنوقت به این فاصله می گوییم «مسافت» كه حركتی در آن واقع شود.