آیا در باب تشخص حركت، تنها تشخص موضوع و زمان كافی است؟ در جواب
می گوییم: در باب تشخص اعراض تشخص موضوع و زمان كافی است ولی در باب
حركت، گاهی- بلكه هیچ گاه- تشخص موضوع و زمان كفایت نمی كند و باید امر
دیگری را هم در نظر بگیریم و این خودش دلیل بر عرض نبودن حركت است. آن
امر دیگر «مسافت» است. مقصود از «مسافت» آن مقوله ای است كه حركت در آن
صورت می گیرد. مثلا جسم معین كه در زمان معین حركت أینی (یعنی حركت
انتقالی) می كند ممكن است در همان حالِ حركت انتقالی حركت وضعی هم داشته
باشد. در اینجا با اینكه موضوع و زمانْ واحد است، ولی دو حركت موجود است و
حال آنكه جسم واحد در زمان واحد دو عرض نمی پذیرد. علتْ این است كه
حركت واقعا از اعراض نیست.
البته اینكه می گوییم «جسم واحد در زمان واحد دو عرض نمی پذیرد»
مقصودمان «دو عرض از نوع واحد است» ؛ چون این مطلب در اجناس و بالخصوص
اجناس بعیده صادق نیست. لذا اگر از شیخ اشراق بپرسید «چگونه جسم واحد در
زمان واحد دو حركت پذیرفته؟ » می گوید: چون «حركت» جنس بعید است و اگر
جنس قریب و یا نوع می بود همان تشخص موضوع و زمان برای تشخصش كافی
بود. مانعی ندارد كه موضوع واحد در زمان واحد دو نوع از جنس بعید را داشته
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 407
باشد. مثلا «كیف» جنس بعید است. جسم واحد در آنِ واحد می تواند دو كیفیت
مختلف النوع را داشته باشد. مثلا جسم واحد در آنِ واحد می تواند هم سفید باشد و
هم گرم باشد. «گرمی» یك نوع كیفیت است و «سفیدی» هم نوعی دیگر از كیفیت و
هر دوی آنها در جنس اعلای «كیف» شریكند.
پس، از نظر شیخ اشراق علت اینكه جسم واحد در آنِ واحد می تواند حركات
متعدد داشته باشد، هم حركت انتقالی داشته باشد و هم حركت وضعی، هم حركت
كمّی داشته باشد و هم حركت كیفی، این است كه «حركت» جنس است- آنهم جنس
بعید- نه نوع.
ولی از نظر مرحوم آخوند علت قضیه این است كه «حركت» از سنخ وجود
است نه از سنخ ماهیت، و چون از سنخ وجود است بر همه مقولات عارض می شود
و دلیل بر رد شیخ اشراق هم همین است؛ یعنی اگر «حركت» خودش مقوله ای خاص
می بود دیگر نمی توانست با كیف كیف باشد، با كمّ كمّ باشد، با أین أین باشد، با وضع
وضع باشد و با جوهر هم جوهر باشد. پس چون مقوله نیست و از سنخ وجود است
می تواند با همه مقولات متحد باشد.
بنابراین جسم واحد در آنِ واحد دو حركت أینی یا دو حركت وضعی یا دو
حركت كمّی و یا دو حركت كیفی نمی تواند داشته باشد، اما حركتهای مختلف از
مقولات مختلف در آنِ واحد برای آن مانعی ندارد.