حركت تنفس چطور؟ البته حركت تنفس قابل بحث است. در باب حركت تنفس
بسیاری خیال می كنند كه این حركت ارادی نیست و مثل حركت قلب و نبض یك
حركت طبیعی است، ولی ما می بینیم كه حركت تنفس بر خلاف حركت نبض، به
اراده انسان بستگی دارد. اگر انسان بخواهد كه نبضش تندتر بزند تندتر نمی زند و
همچنین اگر بخواهد كندتر بزند یا متوقف شود، ولی تنفس در اختیار انسان است؛
انسان می تواند تنفسش را تند یا كند یا عمیق یا مدت محدودی حبس كند. پس
تنفس به این مقدار در تحت اراده انسان است.
كسانی كه می گویند حركت نَفَس ارادی نیست می گویند: انسان در حال خواب
و حتی حال بی هوشی
[1]هم نفس می كشد و این دلیل بر این است كه تنفس ارادی
نیست.
جوابی كه اینجا به این افراد می دهند این است كه این مقدار مانعی ندارد؛ چون
چنین نیست كه انسان در حال خواب و حتی بی هوشی تسلط شعور و ادراك بر
بدنش به كلی از بین رفته باشد و اساسا غیر مدرك باشد، بلكه انسان در حال خواب
هم درجه ای از ادراك را دارد و خیلی از كارهای ادراكی در حوزه بدن صورت
می گیرد.
در همین زمینه گاهی سؤال معما [گونه ای ] مطرح می كنند، می گویند: وقتی
شخصی خواب است و شما او را صدا می كنید و بیدار می شود، آیا اول بیدار می شود
بعد صدای شما را می شنود، یا اول صدای شما را می شنود بعد بیدار می شود؟ اگر اول
بیدار می شود بعد صدای شما را می شنود، پس با صدای شما بیدار نشده است و حال
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 490
آنكه اگر شما او را صدا نكنید بیدار نمی شود، و اگر اول صدای شما را می شنود بعد
بیدار می شود، می گوییم فرق آدم خواب با آدم بیدار این است كه آدم خواب
نمی شنود ولی آدم بیدار می شنود.
جواب این است كه انسان در عالم خواب، هم می شنود هم نمی شنود؛ چون
انسان در عالم خواب در درجه ای از بیداری است و هیچ خوابی به تمام درجه
خواب نیست.
پس این چیزها دلیل نمی شود بر اینكه انسان در حال خواب هیچ اراده ای
نداشته باشد تا بگوییم بنابراین نَفَس به كلی از اراده انسان خارج است.
بلكه مرحوم آخوند نظریه دیگری دارد كه می گوید: اصلا تمام اعمال بدن
انسان حتی اعمال قلب ارادی است. ایشان در بعضی جاها این نظریه را مطرح كرده
است و ای كاش در اینجا هم بیان می كرد!
[1] - . البته اینها حال بی هوشی را نگفته اند.