مقدمه دوم: اگر جسمی حركت كند، یا مبدأ این حركت در این جسم هست یا نیست.
اگر مبدأ این حركت در آن هست مدعا ثابت می شود. اما اگر مبدأ این حركت در آن
نباشد، یا مبدأ ضدش در آن هست [و یا اینكه هیچ مبدئی در آن نیست. اگر مبدأ
ضدش در آن باشد] پس باید این حركت به وسیله یك قوه و میل خارجی در این
جسم ایجاد شده باشد. مثلا اگر سنگی را از بالا رها كنیم، به پایین می افتد. این سنگ
حركت می كند و در آن، مبدأ این حركت وجود دارد چون حركتی است طبعی. اما اگر
سنگی را از پایین به طرف بالا پرتاب كنیم در این سنگ مبدأ این حركت وجود
ندارد، بلكه مبدأ ضدش وجود دارد؛ یعنی این سنگ می خواهد به طرف پایین بیاید
ولی ما با یك نیروی قاسر آن را به طرف بالا پرتاب می كنیم.
پس اگر مبدأ حركت در جسم نبود بلكه مبدأ خلاف آن در جسم بود، این
حركت حركتِ مع العائق است؛ چون وقتی این سنگ به طرف بالا می رود، از یك
طرف قوه ای [كه بر آن وارد می شود] آن را به طرف بالا حركت می دهد و از طرف
دیگر عائق، مانع این حركت می شود؛ چون فرض این است كه در خود این سنگ
میل به سوی پایین است و حال آنكه ما با یك قوه بیشتر آن را به طرف بالا به حركت
در می آوریم. شكی نیست كه چنین حركتهایی در عالم ممكن است؛ همه حركتهای
قسری از این قبیل است.
حال می گوییم: اگر این طور باشد باز هم مدعا ثابت است؛ چون یك وقت
جسمی حركت می كند و مبدأ این حركت در خود این جسم هست (مثل سنگی كه از
بالا به پایین می آید؛ این از مواردی است كه در جسم مبدأ یك حركتی هست منتها
مبدأ همان حركتی كه الان جسم دارد) . و یك وقت جسمی را در جهتی به حركت
در می آوریم كه در آن جسم مبدأ ضد این حركت هست (این می شود حركت مع
العائق) ، اینجا هم باز در این جسم مبدأ حركت وجود دارد.
شقّ سوم این است كه وقتی این جسم را به حركت در می آوریم، نه مبدأ خود
این حركت در آن وجود دارد و نه مبدأ ضد این حركت؛ یعنی بی میلِ مطلق است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 542
پس این حركت حركت بلاعائق است.
حال از شما سؤال می كنیم: آیا حركت مع العائق و حركت بلاعائق، از نظر
سرعت و زمان علی السویه اند؟ یعنی آیا نیرویی كه بر سنگی كه در آن میل به پایین
هست برای بالا بردن آن وارد می كنیم با نیرویی كه بر جسم دیگری وارد می كنیم كه
در آن نه میل به پایین است و نه میل به بالا (یعنی اصلا ثقل ندارد) ، مساوی است؟ به
عبارت دیگر: آیا اگر همان نیرویی را كه بر سنگی كه نیم كیلو وزن دارد وارد
می كنیم، بر جسم دیگری كه اصلا وزن ندارد (چون در آن، مبدأ میلی وجود ندارد)
وارد كنیم، حركتی كه در این دو ایجاد می شود، از نظر سرعت و زمان برابر است
[1]؟
جواب، منفی است. پس بدون شك و تردید حركتِ مع العائق، اصعب است از
حركت بلاعائق؛ و حركت بلاعائق، اسهل است از حركت مع العائق.
پس مقدمه دوم این است كه حركت بلاعائق، اسهل
[2]است از حركت مع العائق.
این هم یك امر بدیهی است.
[1] - . یعنی اگر وقتی بر سنگی ضربه ای وارد می كنیم در ظرف یك ثانیه به این سقف می رسد، آیا چنانچه همین ضربه را بر جسم دیگری كه هیچ میلی در آن نیست وارد كنیم، باز هم در ظرف یك ثانیه به سقف می رسد؟
[2] - . «اسهلیت» یعنی این حركت مؤونه كمتری می خواهد. وقتی مؤونه كمتر بخواهد مقاومت در برابرش نیست و وقتی مقاومت در برابرش نباشد جسم به سرعت حركت می كند.