در
کتابخانه
بازدید : 1556626تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">فصل 15: </span>قوای محركه جسمانی از نظر تحریك متناهی اندفصل 15: قوای محركه جسمانی از نظر تحریك متناهی اند
Expand جلسه صد و دوم جلسه صد و دوم
Expand جلسه صد و سوم جلسه صد و سوم
Expand جلسه صد و چهارم جلسه صد و چهارم
Collapse جلسه صد و پنجم جلسه صد و پنجم
Expand نگاهی دوباره به بحث حركت (1) نگاهی دوباره به بحث حركت (1)
Expand نگاهی دوباره به بحث حركت (2) نگاهی دوباره به بحث حركت (2)
Expand نگاهی دوباره به بحث حركت (3) نگاهی دوباره به بحث حركت (3)
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
Expand <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اینجا بر اساس آنچه در فصل سابق گفتیم، جای یك مناقشه است. مناقشه این است:

درست است كه عملا محال است قوه ای تأثیر غیرمتناهی سرعةً و به عبارت دیگر اقتضای حركت لایتناهی شدةً داشته باشد، ولی آیا این محال بودن، از ناحیه متناهی بودن قوه است، یا از این ناحیه است كه در ذات حركت چنین قبولی نیست [1]؟
شما در فصل گذشته مطلب را اینچنین تقریر كردید: از ناحیه قابل بما هو قابل و نیز از ناحیه فاعل بما هو فاعل، تحدیدی در حركت نیست و لهذا محدّد سرعت باید امری خارجی باشد. پس آنچه در فصل قبل گفته اید این است كه حركت فی حد ذاته حد معیّن ندارد، چون حركت به منزله جنس است و مراتب سرعت به منزله نوع. و نیز نه قابلِ حركت اقتضای مرتبه خاص از حركت را (كه همان مرتبه خاص از سرعت است) دارد، بلكه قابل فی حد ذاته یكاد أن یقبل الحركة بسرعة غیرمتناهٍ، و نه فاعل از آن جهت كه فاعل است اقتضای حد معیّن از سرعت را دارد، بلكه فاعل هم یكاد أن یحرّك الجسم بسرعة غیرمتناهٍ. ولی سرعت غیرمتناهی محال است.

پس آنچه كه می تواند محدّد حركت باشد امر و مانع خارجی است.
آیا این به منزله این نیست كه شما در گذشته قبول كرده اید كه قوه محرك،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 668
متناهی التأثیر شدةً نیست؟ اگر شما در اینجا قبول كنید كه قوه محرك (یعنی فاعل) متناهی التأثیر شدةً است، مطلبی كه در گذشته گفته اید نقض می شود.
توضیح بیشتر اینكه: در فصل قبل گفته شد كه حركت به منزله جنس است و بدون هیچ مرتبه ای از سرعت، امكان وجود ندارد. سرعت لایتناهی هم امری محال است. پس سرعتی كه امكان وجود دارد سرعت متناهی است. حركت در حد خاص یعنی حركت با سرعت خاص و این همان حركت متناهی است. حركت با سرعت خاص یعنی حركت متناهی سرعةً. بعد گفته شد كه این تحدید و محدود بودن به حد خاص، از ناحیه فاعل (یعنی همین قوه محرك كه اینجا در مورد آن بحث می كنیم) نمی تواند باشد. معنای این حرف این است كه: فاعل اقتضای [سرعت ] لایتناهی دارد. و نیز این تحدید، از ناحیه قابل هم نمی تواند باشد، چون در قابل بما هو قابل منعی وجود ندارد. بنابراین این تحدید، باید از ناحیه امری خارجی باشد. آیا این مطلب با حرفی كه در اینجا می گویید، منافات ندارد؟ بله، منافات دارد. اینكه در اینجا می گویید «قوه محرك از آن جهت كه قوه محرك است متناهی التأثیر است شدةً» به این معناست كه قوه محرك، مرتبه خاصی از حركت را اقتضا دارد و به عبارت دیگر: قوه محرك اقتضا دارد تحریك متناهی السرعه را. پس دیگر احتیاجی به مانع خارجی و معاوق نیست. اگر بخواهیم بگوییم «احتیاج به مانع خارجی هست» باید قبول كنیم كه از ناحیه قوه، تحدیدی در كار نیست.
خلاصه در اینجا تناقضی میان این دو دلیل دیده می شود، تا بعد ببینیم می توانیم این تناقض را حل كنیم یا نه.

[1] - . این مطلب در مقایسه با حرفهای بعد خیلی واضح می شود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است