حال می گوییم: در ابتدای این فصل می فرماید «فی أنّ القوة المحركة الجسمانیة
متناهیة التحریك» . پس مدعا در اینجا تناهی از نظر اثر است؛ یعنی حركتی كه قوای
جسمانی ایجاد می كنند نمی تواند لایتناهی باشد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 667
همچنین قبلا گفتیم كه در باب حركت سه نوع لایتناهی قابل فرض است:
لایتناهی شدةً، لایتناهی مدةً و لایتناهی عدةً. لایتناهی از نظر شدت را كه همان
لایتناهی از نظر سرعت است، گفتیم محال است؛ چون هرچه كه فرض كنیم، همین
قدر كه حركت باشد، از نظر سرعت متناهی است. حركت لایتناهی سرعةً یعنی
حركت در لازمان. حركت، قطع مسافت است و لازمه ذات قطع مسافت این است كه
میان مراتب مسافت تقدم و تأخر باشد و قطع یك جزء از مسافت قبل از قطع جزء
دیگر باشد. همین كه قبل [و بعد] مطرح شد به این معناست كه زمانی هست كه
[جزئی از] این [حركت ] در زمان قبل است و [جزئی از] آن در زمان بعد. پس
حركت در لازَمان امكان ندارد. این است كه در اینجا درباره اینكه قوای جسمانی
امكان ندارد تأثیر لایتناهی داشته باشند، بحثی نمی كنند.