در
کتابخانه
بازدید : 1558364تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">فصل 15: </span>قوای محركه جسمانی از نظر تحریك متناهی اندفصل 15: قوای محركه جسمانی از نظر تحریك متناهی اند
Collapse نگاهی دوباره به بحث حركت (1) نگاهی دوباره به بحث حركت (1)
Expand نگاهی دوباره به بحث حركت (2) نگاهی دوباره به بحث حركت (2)
Expand نگاهی دوباره به بحث حركت (3) نگاهی دوباره به بحث حركت (3)
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
Expand <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در میان مسائلی كه عرض شد، دو سه مسأله هست كه به نظر می رسد باید روی آنها بیشتر بحث شود. یكی بحث موضوع حركت است. درباره احتیاج حركت به محرك و مسافت و زمان، به اندازه كافی بحث شد، ولی درباره احتیاج حركت به موضوع و اینكه موضوع غیر از ما فیه الحركه است [كمتر بحث شد. ] هر حركتی علاوه بر مقوله ای كه در آن واقع می شود، احتیاج دارد به امری كه آن امر در آن مقوله حركت كند. به عبارت دیگر: متحرك و ما فیه الحركه دو چیزند. خلاصه، موضوع جزء اركان حركت است و احتیاج به بحث بیشتری دارد.
مسأله دیگر كه به همین مسأله موضوع هم مربوط می شود، مسأله ربط متغیر به ثابت است. از نظر خود مرحوم آخوند قویترین و یا یكی از قویترین استدلالهای ایشان بر اثبات حركت جوهریه، ربط متغیر به ثابت است. ایشان می گوید: بدون اینكه قائل به حركت در جوهر بشویم امكان ندارد مسأله ربط متغیر به ثابت توجیه شود. از كسانی كه بعد از ایشان آمده اند، بعضی مانند میرزای جلوه اصلا حركت جوهریه را قبول نكرده و گفته اند «هیچ ضرورتی ندارد كه ربط متغیر به ثابت را با حركت جوهریه توجیه كنیم» و بعضی دیگر نظیر آقای طباطبایی كه حركت جوهریه را قبول دارند، از لابلای حرفهایشان و حاشیه هایی كه در اینجا زده اند معلوم می شود در اینكه مسأله «ربط متغیر به ثابت» جز با حركت جوهریه قابل توجیه نباشد، لااقل تردید دارند. این در حالی است كه مرحوم آخوند نهایت درجه عنایت به این مطلب دارد كه ربط متغیر به ثابت، جز با حركت جوهریه قابل توجیه نیست.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 688
به نظر ما این از بحثهایی است كه باید به آن پرداخت. ما چون مكررا وعده داده بودیم، برای اینكه خلف وعده نكرده باشیم و مخصوصا برای رفع اشكالات میرزای جلوه و امثال او، این بحث را دوباره طرح می كنیم.
مسأله سوم، مسائل مربوط به زمان است كه این را هم در گذشته وعده داده ایم.

ضرورت دارد كه مسأله زمان مفصل تر بحث شود مخصوصا در عصر حاضر؛ یعنی آن مقدار كه بحث شد، شاید كافی نباشد. در این كتاب مسأله «وحدت و تعدد زمان» به درستی طرح نشد و [مبنای ] ایشان بالصراحه معلوم نشد گرچه گاهی به آن اشاره كرده اند. تنها كسی كه این مسأله را به طور صریح طرح كرده آقای طباطبایی هستند كه گفته اند «زمان متعدد است» و از گوشه و كنار حرفهای مرحوم آخوند هم چنین مطلبی استفاده می شود. خلاصه مرحوم آخوند به طور صریح و قاطع طرح نكرده اند كه آیا به عدد حركتهای عالم زمان وجود دارد، یا فقط یك زمان عمومی وجود دارد كه همه اشیاء در آن غوطه ورند؟ و اگر یك حركت عمومی وجود دارد، آن حركت عمومی چیست؟ آنوقت این مسأله كه «آیا سرعت و بطؤ در حركت جوهریه معنی دارد یا نه؟ » از یك طرف به بحث زمان مربوط می شود و از طرف دیگر به خود بحث سرعت و بطؤ.
خود بحث سرعت و بطؤ هم ناتمامیهایی داشت كه باید تمام شود. فصل چهاردهم این بود: فی أنّ كل جسم لابدّ و أن یكون فیه مبدأ میل مستقیم أو مستدیر.

گفتیم: خود این بحث ارزش زیادی ندارد، ولی در آن استطرادا مسأله سرعت و بطؤ مطرح شد و در این مسأله این آقایان به اینجا رسیدند كه هیچ حركتی وجود ندارد مگر اینكه احتیاج به معاوق دارد. آیا واقعا همین طور است؟ آیا مسأله سرعت و بطؤ را فقط با معاوق می توان حل كرد و راه حل دیگری ندارد؟ دیدیم كه آقای طباطبایی حرف دیگری داشتند.
مسأله ای هم كه در آخرین فصل مطرح شد مسأله بسیار مهمی بود؛ یعنی این مسأله كه طبیعت قوای جسمانی اقتضا می كند متناهی بودن را، بنابراین امكان ندارد عالم جسمانی از آن جهت كه جسمانی است، اگر از بیرون مدد نرسد، بقا و استمرار داشته باشد.
ان شاءاللّه این مسائل را در حدی كه مقدور باشد طرح می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 689
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است