به این بیان دو ایراد می توان گرفت كه می شود گفت یكی از آنها به نقص در عبارت
اینجا برمی گردد. اشكال دوم مشكل تر است، ولی به هر حال هر دو اشكال در
بحثهای آینده خواهد آمد.
اشكال اول این است: همان طور كه اگر جسم عدیم المیل باشد و قوه ای از
خارج بر آن وارد كنیم لازمه اش این است كه حركت از نظر سرعت، غیرمتناهی
باشد، در وقتی هم كه مبدأ میل [حركت ] در درونش باشد لازم می آید كه حركت از
نظر سرعت، غیرمتناهی باشد؛ چون فرض این است كه این حركت هم عائق ندارد.
پس باید حركت طبعی هم محال باشد.