آنوقت مرحوم آخوند به شیخ ایراد می گیرد و می گوید: ما از شما كه می گویید «در
اینجا منشأ حركت، میل است» می پرسیم: این میل از كجا پیدا شد؟ اگر بگویید
«منشأ میل، همان قاسر است» می گوییم: پس اشكال عود می كند؛ چون ما می گوییم:
قاسر كه از بین رفت باید میل هم از بین برود، در حالی كه در اینجا قاسر از بین
می رود ولی میل كه یك كیفیت است ادامه دارد. ناچار شما باید در حركتهای قسری
هم، میلها را به خود طبیعت مستند كنید و بگویید: این، طبیعت است كه موجود و
باقی است وآنا فآنا [حركت را ایجاد می كند] و همان طور كه میلهای طبیعی به خود
طبیعت مستند است میلهای قسری هم به خود طبیعت مستند است. وقتی شما
ضربه ای بر یك سنگ وارد می كنید این ضربه بی نقش نیست و نقش اساسی هم
دارد، نقشش این است كه به نوعی طبیعت و جوهر این سنگ را تغییر می دهد. حال
گاهی این ضربه خفیف است و نیرو ندارد كه طبیعت این سنگ را آنقدر عوض كند
كه طبیعت مقسور بر طبیعت اصلی غالب شود، در اینجا این سنگ بالا نمی رود. ولی
اگر ضربه را شدید وارد كنید، به هر درجه كه این ضربه شدیدتر باشد این طبیعت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 512
جدید، قوی تر در این سنگ وجود پیدا می كند
[1].
[1] - . این مطلب كه از نفایس مطالب مرحوم آخوند است و در خیلی جاها هم نتیجه می دهد، باید در جای
خودش بحث شود. ایشان اینجا فقط اشاره به این مطلب كرده اند.