در اینجا ممكن است كسی بگوید: این بحث، لفظی است؛ چون ما دو معنی در اینجا
تشخیص می دهیم كه یكی وجودی است و دیگری عدمی، و بحث بر سر این است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 381
كه «آیا لفظ «سكون» را بر آن معنی وجودی اطلاق كنیم یا بر آن معنی عدمی؟ » و
بحث لفظی هم، شأن فیلسوف نیست.
در جواب می گویند: این بحث، لفظی نیست. قدر مسلّم این است كه می دانیم
بین آنچه كه «سكون» را بر آن اطلاق می كنیم و «حركت» تقابل است؛ یعنی لفظ
«سكون» وضع شده است برای آن چیزی كه مقابل «حركت» است و با آن غیرقابل
جمع است. آنوقت بحث، مصداقی می شود، به این صورت كه: آیا آن كه در مقابل
حركت است امری وجودی است یا امری عدمی؟ پس اگر ما تحلیل كردیم و دیدیم
یكی از این دو معنی صلاحیت دارد مقابل حركت شمرده شود، آن را «سكون»
می نامیم.