جواب این اشكال واضح و روشن است و در ضمن مطالب فصل قبل گفته شد
[1]. آنجا
گفتیم: معیت ذات حق با اشیاء، با سایر معیتها فرق دارد. معیت ذات حق با اشیاء
معیت قیومیه است؛ و هو معكم أینما كنتم. در معیّاتِ دیگر معیت طرفینی است (مثلا
اگر الف با ب معیت دارد ب هم با الف معیت دارد) ولی در معیت خداوند با اشیاء این
طور نیست؛ او با اشیاء هست ولی اشیاء با او نیستند و لهذا او «قَرُبَ إلی الأشیاء فی
عین بُعده عن الأشیاء و بَعُدَ عن الأشیاء فی عین قربه إلی الأشیاء» ؛ از یك طرف
قرب است و از طرف دیگر بعد و اینها در ذات باری تعالی با یكدیگر منافات ندارند.
بنابراین حق تعالی تقدم دارد بر اشیاء و در عین حال معیت دارد با اشیاء. اگر ما
می گوییم «حق تعالی با زمانِ متقدم معیت دارد» لازمه اش این نیست كه خداوند
تقدم زمانی داشته باشد بر زمان متأخر.
پس جواب این است: خداوند با زمانِ متقدم هست ولی فی الزمان المتقدم
نیست. معیت خداوند با اشیاء به فیئیّت بر نمی گردد، بلكه معیت قیومیه است، ولی
معیت امور زمانی به فیئیت برمی گردد. در معیتی كه به فیئیت برمی گردد اگر شی ء با
متقدم معیت داشته باشد عینا همان شی ء نمی تواند با متأخر معیت داشته باشد، ولی
معیت قیومیه معیت احاطیه است
[2].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 226
[1] - . آنجایی كه جواب فخرالدین رازی را می دادیم.
[2] - . اینها مسائلی است كه در الهیات مطرح شده و اگرچه مطالب خوب و مهمی است ولی ذكر آنها در
اینجا تكرار است. اگر كسی بخواهد اسفار را تلخیص كند باید از این اشكال تا آخر فصل را حذف كند.