شق دوم را به دو صورت می توان تقریر كرد
[1].
تقریر اول: اگر زمانِ متقدم تقدم داشته باشد بر زمان متأخر، می گوییم: معنای
تقدمِ زمان متقدم بر زمان متأخر این است كه زمانِ متقدم در زمانی است كه آن زمان
تقدم دارد بر زمانِ زمانِ متأخر. پس لازم می آید برای زمانْ زمان باشد. نقل كلام به
آن زمانِ زمان می كنیم و می گوییم این هم تقدم دارد و تقدمش به معنای این است كه
در زمانی قرار گرفته است مقدم بر زمانِ زمانِ زمان متأخر. دوباره نقل كلام می كنیم
به این زمانِ زمانِ زمان و تسلسل لازم می آید
[2].
[1] - . همان طور كه حاجی در حاشیه گفته اند.
[2] - . این تسلسل، تسلسل اجتماعی است؛ یعنی لازم می آید زمانِ متقدم همین الان مقارن با زمانی باشد
كه مقارن با زمان دیگری است الی غیر النهایه.