در
کتابخانه
بازدید : 1556459تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">فصل 30: </span>در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن فصل 30: در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن
Expand <span class="HFormat">فصل 31: </span>غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است فصل 31: غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است
Expand <span class="HFormat">فصل 32: </span>قِدم زمان فصل 32: قِدم زمان
Collapse <span class="HFormat">فصل 33: </span>در ربط حادث به قدیم فصل 33: در ربط حادث به قدیم
Expand جلسه پنجاه و هفتم جلسه پنجاه و هفتم
Expand جلسه پنجاه و هشتم جلسه پنجاه و هشتم
Expand جلسه پنجاه و نهم جلسه پنجاه و نهم
Collapse جلسه شصتم جلسه شصتم
Expand جلسه شصت و یكم جلسه شصت و یكم
Expand جلسه شصت و دوم جلسه شصت و دوم
Expand جلسه شصت و سوم جلسه شصت و سوم
Expand جلسه شصت و چهارم جلسه شصت و چهارم
Expand <span class="HFormat">فصل 34: </span>زمان اول و آخر نداردفصل 34: زمان اول و آخر ندارد
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اینجا باید مطلبی را تذكر بدهم: اینكه ما می گوییم «هر وجود مبهمی از آن جهت كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 178
آن را در مقابل یك وجود متعین در نظر بگیریم ماده نام دارد» نباید اسباب اشتباه بشود كه كسی بگوید «ماده به معنی امر مبهم است و صورت به معنی امر متعین؛ پس هر جا در عالم امر مبهمی داشته باشیم آن را ماده می نامیم و هر جا امر متعینی داشته باشیم آن را صورت می نامیم. پس هر جنسی ماده است و هر فصلی صورت» ؛ چنین نیست، بلكه مطلب از این قرار است كه وقتی شی ء را از جنبه بالقوه بودن و بالفعل بودن در نظر می گیریم، از آن حیث كه این شی ء خودش خودش است و ماهیتی است كه هست و فعلیتی از فعلیات است صورت است، و از آن حیث كه این شی ء می تواند شی ء دیگر باشد ماده است، ولی باز نه به این معنا كه مرزی در میان باشد و قسمتی از این شی ء صورت باشد و قسمت دیگر ماده، بلكه این یك تحلیل عقلی است؛ یعنی این شی ء نحوه وجودی است كه صلاحیت دارد این دو معنا از آن انتزاع شود. باز تكرار می كنم: [ماده و صورت ] مثل جنس و فصل هستند كه می گوییم «اجزای تحلیلی اند» ، البته نه به معنای اجزاء انیاب اغوالی، بلكه به این معنا كه شی ء در خارج بسیط است ولی همین وجود بسیط (همین طبیعت) به گونه ای است كه وقتی آن را در ظرف عقل می بریم صلاحیت و شأنیت دارد كه این دو مفهوم از آن انتزاع شود. و همان طور كه ما عرض كردیم، هیولی و صورت جز از نحوه وجود حركت از چیز دیگری نمی تواند انتزاع شود؛ یعنی این دو از جسم انتزاع می شوند از آن جهت كه متحرك است نه از آن جهت كه جسم است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است