در اینجا یك اشكال دیگر مطرح می شود و آن این است: آنجا كه می گوییم هر
حادثی باید علتش حادث باشد، مقصود این است كه علت حادث باید حادثی باشد
كه حدوث زائد بر ذاتش است [و بنابراین حركت نمی تواند علت حادثها باشد،
چون حدوث ذاتی آن است. ]
در جواب می گویند: در اینجا فقط به همین مقدار برهان داریم كه علت حادث
باید حادث باشد، اعم از اینكه آن حادثی كه علت است از نوع حادثهایی باشد كه
حدوث عارض بر آن است یا از نوع حادثهایی باشد كه حدوث ذاتی آن است. این
كه می گوییم علت حادث باید حادث باشد، برای این است كه علت هر چیزی باید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 137
مقارن او باشد، اعم از اینكه آن علتِ مقارن، حدوثش حدوث عارضی باشد یا
حدوث ذاتی؛ اگر هم حدوث علت حدوث ذاتی باشد لازم می آید دارای مراتب
باشد كه این مرتبه داشتن ذاتی اوست، و قهرا ما می گوییم علت وجود این حادث
(معلول) در این «آن» این مرتبه از مراتب آن حادثی است كه حدوثش ذاتی است.
بنابراین از این جهت هم اشكالی بر مطلب وارد نیست.