ایشان در باب این مشخِصات می فرمایند اینها یا عین تشخص اند یا از لوازم
تشخص، و مقصودشان از «لوازم تشخص» همین چیزی است كه عرض كردم، یعنی
مثل لازم بودن زوجیت برای اربعه است، یعنی اینها وجودی علی حده از وجود
ملزوم خودشان ندارند و لهذا اگر یادتان باشد در باب براهین حركت جوهریه یك
برهان همین بود كه گفتیم حركتِ در وضع و حركت در أین و حركت در كمّ و حركت
در كیف از باب اینكه [این مقولات ] مشخِص یا از لوازم تشخص اند و مشخص و
لوازم تشخص با جوهر دو وجود ندارد و متحدالوجود هستند، حركت اینها عین
حركت جوهری است، البته به این معنا كه خود حركت اینها نوعی حركت جوهری
است، همین طور كه حركت كمّ آن گونه كه قدما تصویر می كردند لازمه اش همین
حرف بود؛ خود حركت كمّ هم نوعی حركت جوهری است. پس این همان حرفی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 105
است كه ما در گذشته هم گفته ایم.
حالا كه این مشخصات یا لوازم تشخص قابل این نیست كه جعل میان اینها و
موضوعشان متخلل بشود پس علت اینها همان علت موضوعشان است. همین طور
كه علت موضوعشان ماوراء طبیعت است علت خود اینها هم ماوراء طبیعت است.
البته مرحوم آخوند علیت اِعدادی را برای اینكه وضعی علت اعدادی برای وضع
دیگر باشد و مكانی علت اعدادی برای مكان دیگر باشد انكار نمی كند ولی در اینجا
این مطلب را نیاورده.
این فصل فعلاً به آخر رسید، بعضی مطالبش- كه در جلسه گذشته اشاره كردم-
می ماند برای دو فصل بعد، فصل «ربط حادث به قدیم» كه در آنجا باز خیلی مطالب
هست كه باید گفته بشود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 106
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 107