در اینجا لازم است مطلب را به تفصیل بیشتری از آنچه كه در این قسمت از كتاب
آمده است ذكر كنیم؛ برای اینكه آنچه مرحوم آخوند دراسفار (بالخصوص در باب
ربط حادث به قدیم) گفته است، بعدها از طرف متأخران، بسیار محل اشكال و ایراد
واقع شده است، چه آنها كه حركت جوهریه را قبول دارند و چه آنها كه اصلا حركت
جوهریه را قبول ندارند. امثال حاجی و علامه طباطبایی كه قائل به حركت جوهریه
هستند و اصل مدعای مرحوم آخوند را قبول دارند، در عین حال رد مرحوم آخوند
را در اینجا بر شیخ و امثال شیخ قبول ندارند و در واقع پایه آن برهان از براهین
حركت جوهریه را سست می دانند. اما متأخرانی كه اصلا حركت جوهریه را قبول
ندارند بیشتر به مرحوم آخوند حمله كرده اند، برای اینكه این طور فكر كرده اند كه
مهمترین برهانی كه مرحوم آخوند بر حركت جوهریه دارد همین برهان است و این
برهان هم مخدوش است. حتی مرحوم میرزای جلوه رساله كوچكی در همین باب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 133
نوشته است.
این است كه ما- ان شاءاللّه- می خواهیم اینجا مقداری بیشتر بحث كنیم و فكر
می كنیم كه این بحث از همان جاهایی است كه كلام مرحوم آخوند بیش از اندازه
ابهام و اجمال دارد و شاید ایشان آنچنان كه مقصود و منظورشان بوده مطلب را
توضیح نداده اند.
در مرحله اول ببینیم بیانی كه قدما در باب ربط حادث به قدیم داشته اند چه
بوده است؛ بعد ببینیم رد مرحوم آخوند بر بیان آنها چیست. در مرحله سوم ببینیم
ردّی كه متأخرین مرحوم آخوند بر بیان ایشان داشته اند چیست؛ و در آخر ببینیم
بالاخره باید در این زمینه چه گفت و آیا حرف مرحوم آخوند قابل تأیید است یا نه.