اما جواب [حلّی ] این است: قضیه دو نوع است: مشروطه و حینیّه. اگر امری در
موضوعی به نحو شرطیت دخالت داشته باشد یك طور است و اگر به نحو حینیّت
دخالت داشته باشد طور دیگری است. اگر به نحو شرطیت باشد این طور می گوییم
«الجسم الأبیض» ؛ یعنی جسم بشرط كونه أبیضا، بقید كونه أبیضا. اینجا «أبیض» را
جزء موضوع قرار دادیم و موضوع را به آن مشروط كردیم. اما در قضیه حینیّه
«جسم» موضوع است ولی حالَ كونه أبیضا؛ یعنی جسم در حالی كه ابیض است
موضوع است، نه اینكه بیاض هم جزء موضوع باشد. در هر قضیه ای موضوع
لابشرط از محمول است و محمول به نحو حینیّه در موضوع معتبر است نه به نحو
شرط وجود یا عدمش.
اینجا هم همین طور است. در «انسان موجود است» موضوع نه انسان
بشرط الوجود است و نه انسان بشرط العدم، بلكه انسان در حال وجود.