در
کتابخانه
بازدید : 1556772تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
Collapse <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
Expand <span class="HFormat">فصل 1</span>در بیان حقیقت حدوث و قدم فصل 1در بیان حقیقت حدوث و قدم
Expand <span class="HFormat">فصل 2: </span>در اثبات حدوث ذاتی فصل 2: در اثبات حدوث ذاتی
Expand <span class="HFormat">فصل 3: </span>آیا حدوث زمانی كیفیتی زائد بر وجود حادث است؟ فصل 3: آیا حدوث زمانی كیفیتی زائد بر وجود حادث است؟
Expand <span class="HFormat">فصل 4: </span>حدوث، علت نیاز به علت نیست فصل 4: حدوث، علت نیاز به علت نیست
Expand <span class="HFormat">فصل 5: </span>تقدم و تأخر و اقسام این دوفصل 5: تقدم و تأخر و اقسام این دو
Collapse <span class="HFormat">فصل 6: </span>آیا اقسام تقدم و تأخر مشترك معنوی اند یا لفظی؟ فصل 6: آیا اقسام تقدم و تأخر مشترك معنوی اند یا لفظی؟
Expand <span class="HFormat">فصل 7: </span>آیا اطلاق تقدم بر اقسامش به تشكیك است؟ فصل 7: آیا اطلاق تقدم بر اقسامش به تشكیك است؟
Expand <span class="HFormat">فصل 8: </span>در اقسام معیّت فصل 8: در اقسام معیّت
Expand <span class="HFormat">فصل 9: </span>تكمیل بحث حدوث ذاتی فصل 9: تكمیل بحث حدوث ذاتی
Expand متن اسفار (همراه توضیحات استاد هنگام تدریس متن اسفار (همراه توضیحات استاد هنگام تدریس
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعد مطلب دیگری گفتیم، بلكه بتوانیم با آن بعضی از مشكلات را اینجا حل كنیم. آن مطلب این بود: در باب مشكك امثال شیخ گفته اند: كلی مشكك حتما باید عرضی باشد نه ذاتی؛ یعنی نوع و جنس و فصل همیشه متواطی اند. پس آنچه می تواند مشكك باشد كلی عرضی عام یا عرضی خاص است [1]. سرّ مطلب این است كه افراد كلی عرضی، مصداق بالعرض آنند نه مصداق بالذات. مثلا ابیض یعنی چیزی كه دارای بیاض است، حال فرقی نمی كند كه مفهوم مشتق را بسیط بدانیم یا مركب. اگر بیاض را در نظر بگیرید مصداقش خود این رنگ است و كلی ذاتی است، ولی شما از بیاض مشتق ساخته اید كه آن را بر جسم اطلاق كنید. جسم مصداق بالعرض ابیض است نه مصداق بالذات. جسم مصداق بالذات اجناس و فصول و انواع خودش است. پس در واقع «جسم ابیض است» یعنی جسم ذاتی است كه له نسبةٌ إلی البیاض، اما «جسم جوهر است» معنایش این نیست كه جسم ذاتی است كه له نسبةٌ إلی الجوهر، بلكه یعنی هو عین الجوهر. وقتی به زید می گوییم «انسان» به این معنا نیست كه زید چیزی است كه نسبتی دارد با چیزی كه آن چیز انسان است، بلكه به این معناست كه زید خود انسان است. اما «زید عالم است» یعنی زید چیزی است كه نسبت دارد با چیز دیگری كه آن علم است.
امثال شیخ می گویند: در جایی كه معنی مصداق بودن این باشد كه مصداقْ ذاتی است كه نسبتی دارد با ذات دیگر، تشكیك معنی دارد. آنوقت در اینجا چون معنی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 766
مصداق واقع شدن این نیست كه عین آن [ذات ] است، بلكه این است كه با آن [ذات ] نسبت دارد، شدت و ضعف معنی دارد؛ چون در نسبتهاست كه شدت و ضعف و تشكیك معنی دارد.

[1] - . این گونه نیست كه كلی عرضی همیشه این طور باشد، بلكه می تواند این طور باشد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است