مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 800
حدوث عالم را به معنی مسبوقیت وجود عالم به عدم زمانی گرفته اند. اینها بعدا
دچار یك سلسله اشكالات شده اند از این جهت كه اگر بخواهیم بگوییم «وجود
عالم مسبوق به عدم زمانی است و عدمش بر خودش زمانا تقدم دارد» با توجه به
اینكه خود زمان هم جزء عالم است، اشكال پیش می آید. این مسأله ای است كه در
گذشته بحث كرده ایم و دیگر تكرار نمی كنیم.
حكما یك نوع حدوث دیگری هم ثابت كرده اند و اسمش را گذاشته اند
حدوث ذاتی. آنها گفته اند: حدوث ذاتی هم عبارت است از نوعی مسبوقیت وجود
شی ء به شی ء دیگر (یا: مسبوقیت وجود شی ء به عدم خودش) ، ولی این سبق سبق
زمانی نیست.
این فصل راجع به این است كه آیا واقعا می توانیم یك تقدم عدم بر وجود (یا
یك تقدم وجود بر وجود) درست كنیم كه این تقدم، زمانی نباشد؟
پس اینجا دو مسأله است: یكی اینكه اصلا آیا آنچه از جنبه دینی باید برای
عالم اثبات كنیم، خصوص حدوث زمانی است كه به قول متكلمین اجماع ملّیین بر
این مسأله است؟ مسأله دیگر این است: آنچه كه حكما اسم آن را «حدوث ذاتی»
گذاشته اند، آیا اصلا قابل اثبات هست یا نه؟