بسم اللّه الرحمن الرحیم
بحث در تحقیق حدوث ذاتی بود. در جلسه قبل مطلب شیخ و اشكالی را كه در آن
بود بیان كردیم و بعد به بیان مرحوم آخوند وارد شدیم. ایشان در باب حدوث ذاتی،
بر مبنای اصاله الوجود بیانی داشت كه در جلسه قبل مختصرا عرض كردیم. بعد
ایشان وارد تحقیق حدوث ذاتی می شود و می خواهد حدوث ذاتی را از نظر ماهیت
توجیه كند. (البته ایشان نمی فرماید «بنا بر اصالت ماهیت» بلكه می فرماید «از نظر
ماهیت» . )
گفتیم كه شیخ فرمود: الممكن من ذاته أن یكون لیس و من علته أن یكون أیس.
اشكال این بود كه غلط است بگوییم الممكن من ذاته أن یكون لیس؛ چون آنچه كه
بذاته اقتضای لیسیّت داشته باشد ممتنع است. بعد حرف دیگری به میان آمد و آن
این بود كه بعضی گفته اند «الممكن من ذاته أن یكون لیس» به معنی این است كه
الممكن بذاته یقتضی أن یكون معدوما، در حالی كه مقصود از ممكن آن چیزی است
كه از آن سلب اقتضای وجود و عدم می شود، یا به تعبیر دیگر: امكان به معنی سلب
ضرورت وجود و سلب ضرورت عدم است. پس مقصود از «الممكن من ذاته أن
یكون لیس» این است كه الممكن من ذاته أن یسلب عنه الضرورتان» . این بود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 808
تعبیری كه بعضی كرده اند.
اشكال این تعبیر هم این است كه درست است كه وجود ممكن مسبوق به سلب
ضرورتین است، ولی این معنی، حدوث را درست نمی كند. حدوث یعنی مسبوق
بودن وجود شی ء به عدم شی ء. اگر عدم ماهیت بر وجود ماهیت تقدم داشته باشد،
این می شود حدوث؛ اما اینكه سلب ضرورتین بر وجود ماهیت تقدم داشته باشد به
معنی حدوث نیست.