در
کتابخانه
بازدید : 1639997تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Collapse تفسیر سوره مدّثّر (1) تفسیر سوره مدّثّر (1)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (2) تفسیر سوره مدّثّر (2)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (3) تفسیر سوره مدّثّر (3)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (4) تفسیر سوره مدّثّر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
البته اینكه كسانی می گویند سوره یا ایّها المدّثّر دومین سوره است، نه در مورد سوره اقرأ مقصود این است كه تمام سوره اقرأ در اولین وحی نازل شده است و نه درباره یا ایها المدّثّر گفته می شود كه تمام آن در دومین وحی نازل شده است. سوره اقرأ، همان قسمت اولش آیات اوّلی است كه نازل شده است:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 88
اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ اَلَّذِی خَلَقَ. `خَلَقَ اَلْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ. `اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ اَلْأَكْرَمُ. `اَلَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. `عَلَّمَ اَلْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ [1].
اینها همان آیات اوّلی است كه بر رسول اكرم در كوه حراء نازل شد كه تفسیرش را در روایتی كه از خود رسول اكرم نقل شده است مكرر شنیده اید راجع به اولین نوبتی كه وحی بر آن حضرت فرود می آید و فرشته بر او ظاهر می شود و به او فرمان می دهد كه «اقرأ» بخوان و او می گوید: «ما اَ نَا بِقارِئٍ» من نمی توانم بخوانم، بار دوم و بار سوم، و می گوید مرا فشار داد، در آن حال احساس كردم كه بر قلبم چیزی نوشته شده است و من از كتاب قلب خودم آن خطوط نوشته شده نورانی را می توانم بخوانم و از كتاب قلب خود همینها را خواندم. معلوم است، در سوره یا ایها المزّمّل خواندیم كه إِنّا سَنُلْقِی عَلَیْكَ قَوْلاً ثَقِیلاً [2]. وحی الهی، اتصال به و حی الهی پیدا كردن یك امر كوچكی نیست، یك امری است كه از نظر نوعی سنگینی، از اینكه انسان كوهی رای بخواهد حمل كند مشكلتر و سنگین تر است. مثل این است كه انسان در جایی قرار بگیرد و اتصال پیدا كند به محل یك انفجاری كه از بالا صورت می گیرد. یك تاب و توانی می خواهد كه مافوق تصور ماست.
بعد از آن می گوید كه من از كوه به زیر آمدم، بار دیگر همان فرشته را دیدم كه وجودش تمام مشرق و مغرب را پر كرده است. در بین راه كه می آمدم دنیا را دنیای دیگر می دیدم و احساس می كردم كه تمام ذرات جهان دارند به من سلام می دهند. همین حالت روحی و حالت معنوی قهرا در جسم انسان هم خستگی ایجاد می كند. گویی یك نوع اضطرابی او را فرا گرفته بود. وقتی كه به خانه می رسد فورا به خدیجه می فرماید كه دَثِّرینی دَثِّرینی یعنی می خواهم استراحت كنم، من را بپوشان، من را بپوشان. می رود استراحت كند، حالا استراحتی می كند یا نمی كند، یكمرتبه در همان حال باز فرشته ظاهر می شود و این جمله ها را به او می خواند، می گوید: یا أَیُّهَا اَلْمُدَّثِّرُ. `قُمْ فَأَنْذِرْ. این كلمه یا ایّها المدّثّر بوی استیناس و انس می دهد، بوی محبت می دهد: آهای كسی كه خودت را به این جامه محكم پیچیده ای! قُمْ قیام كن، برخیز، وقت استراحت گذشت، برخیز و انذار كن، برخیز برو در میان مردم و به این مردم اعلام خطر كن كه این وضعی كه دارند و راهی كه دارند چه وضع بدی و چه راه بدی است.
پس بعد از جمله یا ایّها المدّثّر كه خطاب انسی و استیناسی است، فرمان است: قُمْ برخیز، حركت كن، قیام كن، فَاَنْذِرْ پس برو در میان مردم و انذار كن. در یا ایّها المزّمّل می فرمود: قُمِ اَللَّیْلَ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 89
إِلاّ قَلِیلاً [3]. آنجا هم فرمان می داد كه برخیز، اما آنجا ناظر به آن رابطه ای است كه باید با خدای خودش داشته باشد: شبها بپاخیز و با خدای خودت نماز بیاور و اظهار نیاز كن و خدای خودت را در شب پرستش كن. در همان جا خواندیم كه فرمود: إِنَّ لَكَ فِی اَلنَّهارِ سَبْحاً طَوِیلاً [4]روز برای تو حركت و شناوریِ طولانی است، روز وقت كار است و هركسی كار خودش [را می كند] و كار پیغمبر رفتن در میان مردم است و مردم را هدایت كردن، ارشاد كردن، بیم دادن، تبشیر كردن، انذار كردن، و شب موقع انس با خداست. پس «یا أَیُّهَا اَلْمُزَّمِّلُ » برنامه شب پیغمبر و برنامه رابطه اش با خدا را بیان می كند و «یا ایّها المدّثّر» برنامه روزش و رابطه اش با مردم را.
قُمْ فَأَنْذِرْ. برخیز، برو در میان مردم و مردم را انذار كن، بیم بده از این بت پرستیها، از این سوء اخلاق، از این فحشاها، از این رباخواریها، از این ظلمها، از این وضعی كه دارند.
وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ. و پروردگار خودت را پس حتما تكبیر بگوی و تنزیه كن. جمله «پروردگارت را تكبیر كن و تنزیه كن» به یك تعبیر [یعنی ] بانگ اللّه اكبر را در میان مردم بلند كن كه مقصود، صِرف این نیست كه اللّه اكبری گفته بشود، بلكه خدای خودت را به عظمت و كبریایی در میان مردم یاد كن كه خدا بزرگ و بزرگتر است از هرچه كه شما فرض كنید و حتی بزرگتر است از اینكه در مقام توصیف بیاید تا چه رسد به اینكه انسان بخواهد برای او شریكی و عِدلی قرار بدهد.

[1] - . علق 1- 5.
[2] - . مزّمّل/5.
[3] - . مزّمّل/1.
[4] - . مزّمّل/7.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است