در
کتابخانه
بازدید : 1639781تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Collapse تفسیر سوره مدّثّر (1) تفسیر سوره مدّثّر (1)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (2) تفسیر سوره مدّثّر (2)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (3) تفسیر سوره مدّثّر (3)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (4) تفسیر سوره مدّثّر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
انبیاء برنامه تربیتی خودشان را هم از خداشناسی آغاز می كنند یعنی اولین كاری كه می خواهند برای اصلاح مردم بكنند این است كه مردم را متذكر به خدا می كنند و با نیروی ایمانِ به خدا برنامه خود را اجرا می كنند و به همین دلیل موفقیتشان از همه بیشتر است، یعنی تأثیری كه انبیاء روی بشر می گذارند هیچ قدرتی تاكنون نتوانسته است در این حد- یعنی در این سطح، در این طول و در این عرض و در این عمق- روی بشر بگذارد، چرا؟ چون بر اساس تذكر به خدا و یادآوری خداست. اول خدا را به مردم بشناسان، آن وقت سایر برنامه های خودت را اجرا كن. شناخت خدا و ایمان به خدا كه در میان مردم پیدا شد، اقرار و تسلیم در مقابل امر خدا كه پیدا شد، دیگر سایر برنامه ها خیلی آسان است.
یكی از آقایان معروف داستانی نقل می كرد، می گفت: شاید چهل سال پیش، قبل از سنه 20 می خواستیم به مشهد برویم. آن وقتها اتوبوس بود و سواری خیلی كم پیدا می شد، احیانا سواریهای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 90
كرایه هم پیدا می شد، و ما سواری كرایه ای پیدا كردیم و می رفتیم مشهد. با ما یك نفر دیگری بود از این متجددها و فرنگی مآبهای خیلی دوآتشه ای كه تازه از اروپا آمده بود. می دانید كه قبل از سنه 20 یك موج تجدد خاصی بود، یك تجدد خیلی خنك و سرد و فرنگی مآبی و غربزدگی به تمام معنا و بدبینی به هرچه كه در شرق هست. گفت چشمش كه به ما افتاد كه به عنوان یك آخوند سوار شدیم یك نگاه تحقیرآمیزی كرد و بعد كه راه افتادیم تحقیرآمیزانه به ما گفت: آشیخ چكار می كنی؟ كارت چیست؟ چون او گفت آشیخ، من گفتم: آشیخی می كنم. گفت: آشیخی چیست؟ گفتم: آشیخی یعنی آشیخی دیگر. این دید كه ما جواب سربالا به او دادیم چیزی نگفت. می گفت رسیدیم به حدود ورامین. آن وقتها جاده آسفالت و پل و این حرفها كه نبود، می دانید كه اغلب، اتومبیلها از داخل همان آبها رد می شدند. آمدیم از داخل یكی از این جویهای زیاد آبی كه از آنجا رد می شد رد بشویم، ماشین ما در آب گیر كرد. اتفاقا این شخص هم یك صندوق پرتقال خیلی عالی با خودش آورده بود، از این پرتقالهای درجه اول، و برای كسی هدیه می برد. این پرتقالها را هم آب برد. بعد ما و چند نفر از این مردم دهاتی صدا كردیم و این دهاتیها آمدند ماشین را بالاخره هرطور بود نجات دادند ولی پرتقالها افتاد و هركدام از اینها رفتند دنبال پرتقال و پرتقالها را جمع كردند و بردند. این هرچه فریاد كشید كسی به حرفش گوش نكرد. گفت: من آمدم ایستادم صدا كردم، گفتم آقایان بیایید، همه آمدند، گفتم: شما همه تان مسلمانید، همه تان بنده خدا هستید، یك نفر مسلمان هیچ وقت به مال مردم تجاوز نمی كند. مگر به خدا اعتقاد ندارید؟ مگر قیامت را فراموش كردید؟ گفت چهار كلمه كه اینجا گفتیم هركس هرچه پرتقال برده بود همه را آورد و گفت ما مال مردم نمی خوریم. همه را جمع كردند گذاشتند داخل جعبه اش، برداشتیم و آمدیم. گفت وقتی سوار شدیم گفتم آشیخی كردن یعنی همین (خنده حضار) .
حالا پیغمبران هم آشیخی می كنند. وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ. یعنی از عمق فطرت و روح بشر تعلیم و تربیت خودشان را آغاز می كنند به طوری كه واقعا بشر وقتی كه در نهانخانه ضمیر خودش ایمان پیدا كرد كه در كار عالم حساب است و اشتباه است اگر ما خیال كنیم عالم به این عظمت بدون حساب است، آن وقت شما می بینید حتی فكر گناه هم نمی كند. عیسی بن مریم به حواریّین اش گفت: دیگران آمده اند به شما گفته اند گناه نكنید، من می گویم فكر گناه را هم در دل خودتان خطور ندهید. واقعا بشر به همین حرف می رسد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است