در
کتابخانه
بازدید : 1639555تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره مزّمّل</span>تفسیر سوره مزّمّل
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره مدّثّر</span>تفسیر سوره مدّثّر
Collapse تفسیر سوره مدّثّر (1) تفسیر سوره مدّثّر (1)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (2) تفسیر سوره مدّثّر (2)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (3) تفسیر سوره مدّثّر (3)
Expand تفسیر سوره مدّثّر (4) تفسیر سوره مدّثّر (4)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره قیامة</span>تفسیر سوره قیامة
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً. . .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 96
مكرر این مطلب را شنیده اید، در آیات سوره مباركه مزّمّل هم خواندیم: وَ ذَرْنِی وَ اَلْمُكَذِّبِینَ أُولِی اَلنَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِیلاً [1]مرا بگذار با این منكران صاحب نعمت، كه گفتیم قرآن می خواهد بگوید كه دلیل انكار و مخالفت اینها با تو یك دلیل فكری و روحی و عقلی نیست بلكه یك دلیل منفعتی و اقتصادی است؛ اینها این دعوت را بر زیان منافع خودشان می بینند. این مطلب از قرآن كاملاً مشهود است، كه یك آیه اش این بود؛ حالا آیه ای كه در اینجا می خوانیم.
یكی از رؤسای مكه كه از یك نظر از تمام مردم مكه به اصطلاح گردن كلفت تر شمرده می شد ولیدبن مُغَیره مخزومی (از بنی مخزوم) بود. قریش یك قبیله بزرگ بود كه به چند قبیله كوچك منشعب می شد و این قبیله های كوچك هم زیاد بودند، باز در میان قبیله های كوچك بعضی اهمیت بیشتری داشتند. بنی مخزوم از آنها بودند، بنی عبد شمس كه بنی امیه یكی از شاخه های آن هستند از آنها بودند، بنی هاشم هم از آنها بودند. بنی هاشم- كه رسول اكرم از بنی هاشم است- این تفاوت را با غیر بنی هاشم داشت كه به عنوان مردمان سید و بزرگوار قریش شناخته می شدند یعنی به عنوان شریفی و آقایی شناخته می شدند، متمكن و ثروتمند نبودند ولی مردم مكه برای آنها یك نوع احترام معنوی قائل بودند. جناب عبدالمطّلب (جدّ رسول اكرم) مرد ثروتمندی نبود، از این جهت خیلی عادی بود ولی در عین حال سید قریش شمرده می شد. یا ابوطالب (پدر حضرت امیر) در مدت زمانی مرد فقیری بود ولی در عین اینكه مرد فقیری بود مورد احترام بود. اما بعضی دیگر به دلایل اقتصادی و بنیه مالی خیلی اهمیت داشتند كه بنی امیه معمولاً این طور بودند و در بنی مخزوم هم عده ای این گونه بودند.
ولید بن مغیره مخزومی پدر خالد ولید [2]چنین بود. او یك آدمی بود كه اولاً ثروت فراوانی داشت. ده نفر به اصطلاح عامل سرمایه داری داشت از غلامهایی كه خریده بود كه این غلامها خودشان در مكه از هر آقایی آقاتر بودند، هركدام اینها دارای یك قِنطار [3]سرمایه بودند. او در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 97
حدود ده قنطار ثروت طلا داشت و هریك از اینها را به عنوان سرمایه در اختیار یكی از همین غلامهای خودش قرار داده بود كه برایش تجارت می كردند. مرد بسیار متمكن و ثروتمندی بود و اتفاقا فرزندان زیادی هم داشت. می دانید كه در زندگی قبیله ای فرزند خیلی ارزش دارد. در آن زندگیها كه حساب جنگ و حمله و گریز و دفاع و این حرفها هست مرد داشتن خیلی اثر دارد، قبیله داشتن و عشیره داشتن خیلی مؤثر است. بعد هرچه تمدن پیش می رود، قبیله و عشیره و برادر زیاد داشتن و پسرعمو و پسرعمه و پسرخاله زیاد داشتن ارزشش را از دست می دهد و بیشتر ارزشها روی خود شخص قائم می شود. ولی در زندگیهای قبیله ای، داشتن فرزندان زیاد، برادرهای زیاد، بنی اعمام زیاد، بیشتر از زندگیهای تمدنی مؤثر است. او ده پسر داشت و قهرا این ده پسر برومند برای او قدرتی شمرده می شدند. و بعلاوه نسبت به دیگران یك مرد مثقّفی بود، یعنی یك مرد فرهنگی و فرهنگ شناس بود چون اینها تاجر و تاجرپیشه بودند و تنها به محیط مكه قناعت نمی كردند كه توقف كنند. اولاً باغهایی در طائف داشت، می رفت در آنجا با مردم طائف نشست و برخاست می كرد. ثانیا تجارت به ایران و شام و یمن می كرد. اینها سفرهایی در مراكز متمدن دنیای آن روز می كردند. این بود كه اشخاص واردی بودند. و ثالثا یك آدم شعرشناس و ادیب بود و به ادبیات آن روز عرب كاملاً آشنا بود.
پیغمبر اكرم در دعوت خودشان از جمله كارهایشان این بود كه از آزادی ای كه به خاطر كعبه وجود داشت استفاده می كردند، می آمدند در كنار كعبه در حِجر اسماعیل و مانند آن در نزدیك كعبه می نشستند، شروع می كردند با صدای بلند قرآن خواندن و بسیاری از مسلمین در همین جاها به اصطلاح امروز شكار شدند یعنی با قرآن خواندن پیغمبر اكرم جذب شدند؛ آمده اند نشسته اند [و آیات قرآن را شنیده اند، ] بعد تحقیق كرده اند و مسلمان شده اند.

[1] - . مزّمّل/11.
[2] - . اسم خالد ولید را خیلی شنیده اید، آن سردار معروف در دوره اسلام كه تا سال ششم هفتم هجرت در زمره كافران بود و بعد مسلمان شد. البته یك سرباز خیلی فوق العاده است بلكه فرمانده خیلی فوق العاده ای است یعنی در فرماندهی نبوغ دارد و او در جنگهایی كه بعدها در زمان خلفا مسلمین با ایران و روم كردند، مدتی در جنگ با ایران و مدتی در جنگ با روم فرمانده بود. فرمانده لایقی بود و خیلی از موفقیتها مرهون لیاقت فرماندهی خالد بود. پدر او مردی است به نام ولیدبن مغیره مخزومی. خالد و ابوجهل پسرعمو هستند. ولیدبن مغیره عموی ابوجهل هم ضمنا هست. ابوجهل را می گفتند ابوجهل بن هشام بن مغیره مخزومی، و خالد را می گفتند خالد بن ولید بن مغیره مخزومی.
[3] - . آن وقتها برای ذخیره پول، بانك و مانند آن كه نبوده؛ آنهایی كه پول خیلی زیاد داشتند در یك مخزنهایی قرار می دادند. در عرب معمول بوده كه پوست گاو را می كندند داخلش طلا و اشرفی و مانند آن می ریختند. این مخزنها را «قنطار» می گفتند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است